چکیده:
دین، مهم ترین ایدیولوژی شکل دهنده به ساختار اجتماعی، فرهنگی و هنری در جوامع سنتی به شمار می آید. علی رغم وجود تفاوت هایی که در ایدیولوژی ادیان مختلف وجود دارد، می توان نقاط مشترکی در حوزه ی معماری و پرستشگاه های این ادیان مشاهده کرد. ادیان در جهان سنتی به عنوان عنصر غالب در تعیین خط فکری و آداب و منش های جوامع مطرح بوده و در شکل گیری و نحوه ی گسترش هنر ها تاثیری ژرف داشته، بطوری که در جهان سنتی، دین با فلسفه ی زندگی وهنرها همزاد و همراه است. مراکز عبادی عمیق ترین جلوه گاه اندیشه و اعتقادات فرهنگ ما و مذاهب در طول تاریخ بشری بوده و ماندگار ترین دستاورد تاریخ هنر و تمدن جهانی می-باشد. با وجود تفاوت، در نگرش ادیان مختلف نسبت به موضوعات معماری، خطوط مشترکی نیز در نگاه آنها وجود دارد که در شکل گیری معابد آنها نقش اساسی داشته است. هدف از مطالعه حاضر بررسی نقاط مشترک معماری سه دین توحیدی اسلام، مسیحیت و یهودیت است. در این مقاله فضاهای مذهبی این سه دین شامل مسجد، کلیسا و کنیسه از نظر الزامات معماری که هر دین مشخص کرده است تشریح شده و سپس وجه مشترک معماری این بناها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایح حاصل از این پژوهش بیانگر این است که وجوه مشترکی مانند محور، جهت گیری، نظم، تناسب، تعادل، ریتم به همراه هندسه ای خاص، نمادگرایی، ایجاد سکون برای تفکر و عبادت در نقاط خاص، مرکزیت، سلسله مراتب، توجه به طبیعت، نور، رنگ در بناهای مدهبی هر سه دین توحیدی دیده می شود. روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی و تدوین آن به شیوه توصیفی- تحلیلی است.
خلاصه ماشینی:
نتايح حاصل از اين پژوهش بيانگر اين است که وجوه مشترکي مانند محور، جهت گيري، نظم ، تناسب ، تعادل ، ريتم به همراه هندسه اي خاص ، نمادگرايي، ايجاد سکون براي تفکر و عبادت در نقاط خاص ، مرکزيت ، سلسله مراتب ، توجه به طبيعت ، نور، رنگ در بناهاي مدهبي هر سه دين توحيدي ديده ميشود.
تحقيق حاضر در پي پاسخ به اين سوال بر آمده است که اديان توحيدي اسلام ، مسيحيت ويهوديت که بر پايه قوانين ديني بنيان نهاده شده است ، همانگونه که از نظر پايه و اساس و سرچشمه مشترک اند، آيا از نظر معماري فضايي نيز اشتراکاتي دارند؟ کليساهاي ارامنه و مساجد مسلمانان و کنيسه هاي يهوديان ، از نظر کالبدي داراي چه مشابهت ها و تفرق هايي هستند؟ مطابق يافته هاي تحقيق تفاوت هاي ماهوي و وجود تفرقات موجود در قوانين اديان فوق که منجر به ساخت بناهايي نيايشي با سازماندهي هاي داخلي متفاوت از يکديگر شده است ، مانعي براي انعطاف پذيري کالبد بنا و نيز تأثير پذيري آن از معماري مذهبي غالب ايجاد نکرده است .
محور در مساجد عامل ايجاد سلسله مراتب حرکتي، شکل يابي ساختار کلي، تقارن ، ريتم يابي عناصر هم سو بامحور و تأکيد بر جهت قبله است (فتحي و همزه نژاد، ١٣٩٤، ص ٥٣) در اسلام محور عمودي، عامل وحدت براي کثرت عروج روحاني افراد در مسير رستگاري است .