چکیده:
هدف این پژوهش، بیان اندیشههای متفکران مسلمان در چگونگی آفرینش عالم از جانب خداوند
است. اختلاف مکاتب سهگانه فلسفی در نوع فاعلیت خداوند، از اختلاف نظر در باب علم خداوند
سرچشمه میگیرد. از دیدگاه مشائیان، خداوند، فاعل بالعنایه و از نظر اشراقیون، فاعل بالرضاست.
فاعل بالعنایه مورد نظر ملاصدرا، نسبت به معنای فاعل بالعنایه مشائیان عامتر است، به طوری که با
فاعل بالتجلی نیز سازگار است. بعضی لوازم نظریه علیت عبارتند از: تلقی رابطه میان علت و معلول به
نحو صدور، قاعده امکان اشرف، قاعده سنخیت، قاعده الواحد و رابطه ضرورت علّی میان علت و
معلول.
خلاصه ماشینی:
(ابن سينا،١٤٠٤:١٣) درباره علم خداوند به موجودات خارجي جنبه ايجابي تعريف با اشکال تغيير در ذات رو به رو است ؛ همان گونه که خود پور سينا نيز به اين امر واقف بوده و در صدد رفع آن است : ينبغي أن نجتهد في أن لا نجعل علمه عرضۀ للتغير و الفساد البتۀ بأن نجعله زمانيا أو مستفادا من الحس و من وجود الموجودات فيلزم ذاته أن أدخل في علمه الزمان فيکون متغيرا و فاسدا، لأن الشيء يکون في وقت بحال ، و يکون في وقت آخر بحال آخر.
(همان : ١١٦) ابن سينا در پاسخ به اين اشکال بر اين باور است که علم خداوند زماني و برگرفته از حس و مشاهده نيست ؛ زيرا زماني بودن بدين معني است که با وجود معلوم علم به آن حاصل شود و با عدمش نيز از بين برود.
(ابن سينا، ١٣٧٩: ٦٦٩) در تفسير اين مطلب ميتوان گفت که ابن سينا به دو امر نظر دارد: الف ) عليت خداوند نسبت به هستي: خداوند ذاتا به نظام خير علم دارد؛ از طرفي او علت هر گونه خير و کمال است .
(شيرازي، ١٩٨١: (365 /3 ٢- علم قبل از ايجاد: علت فاعلي از معلول خود قويتر است در غير اين صورت بايد ضعيف يا همرتبه او باشد.
اين رابطه نيز از نوع رابطۀ وجودي است ؛ يعني معلول در اصل و سنخ وجود خود بايد هم سنخ با وجود علت باشد.