چکیده:
شهرستان هوراند در شرقیترین بخش استان آذربایجان شرقی واقع شده و شاید جز معدود مناطقی از کشور باشد که تاکنون فعالیتهای عمده باستانشناختی در آن به انجام نرسیده است. نیک میدانیم مجموعه عوامل زیستمحیطی نقشی موثر در ایجاد استقرارهای انسانی در هر دوره زمانی دارند، لذا در باستانشناسی علاوه بر شناخت میزان تاثیر محیط در ایجاد هر استقرار، میزان انطباق استقرارها با شرایط محیطی حاکم را باید بررسی نمود. یکی از روشهای بررسی انطباق استقرارها با شرایط محیطی در مطالعات باستانشناسی مطالعه و تحلیل الگوی استقراری است که به بررسی شکلگیری محوطههای باستانی در بسترهای محیطی میپردازد. با توجه به موقعیت جغرافیایی و قابلیتهای زیستمحیطی منطقه، ضروری است که بدانیم کدام عوامل محیطی در ایجاد، تداوم و یا متروک شدن محوطهها تاثیر داشته و نحوه برخورد انسان با محیط خود در انتخاب شیوه زندگی چگونه بوده است. در راستای این مهم، 42 استقرار شهرستان هوراند که دربرگیرنده آثاری از عصرمفرغ هستند، با نگرش تعیین الگوهای استقراری بر اساس متغیرهای محیطی مورد مطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش از طریق روش توصیفی -تحلیلی و روش آماری استنباطی از جمله تحلیلخوشهای و با استفاده از نرمافزارهای SPSS ,ArcGIS نحوه توزیع محوطههای باستانی نسبت به متغیرهای طبیعی بررسی گردید. الگوی مکانگزینی محوطهها در ارتباط با منابع زیستمحیطی نشان میدهد که الگوی استقراری عصرمفرغ شهرستان هوراند مشابه الگوی استقراری امروزی بوده و همواره تحت تاثیر شرایط زیستمحیطی دو الگوی استقراری کشاورزان یکجانشین و دامداران کوچنشین در منطقه مشاهده میشود.
Horand County is located in the most eastern part of Eastern Azerbaijan Province and is perhaps one of the few areas of Iran where major archaeological activities have not yet been carried out. Environmental factors play an important role in creating human settlements in any period. So in archaeology, in addition to the effects of the environment on the creation of each settlement, the degree of the adaptation of settlements to environmental conditions should be examined. One of the methods of studying the adaptation of settlements to environmental conditions is to analyze settlement patterns, that is to examine the formation of ancient sites in environmental contexts. Considering the geographical location and environmental potentials of a region, it is important to know which environmental factors have contributed to the creation, continuity, or abandonment of the grounds and how humans have dealt with their environment in choosing a lifestyle. For this purpose, 42 sites of Horand County, which have traces of the Bronze Age, are studied with the aim of determining the settlement patterns based on environmental variables. Through cluster analysis and using SPSS and ArcGIS software, the distribution of ancient sites in relation to natural variables is investigated. The location pattern of the sites in relation to the environmental resources shows that the settlement pattern of the Bronze Age at Horand is similar to the current settlement pattern and that, under the effect of the environmental conditions, two settlement patterns of sedentary farmers and nomadic herders in the region have always been observed.
خلاصه ماشینی:
به لحاظ نظري روشن است که الگوهاي استقراري، متاثر از محيط طبيعي شکل ميگيرند، به همين جهت در تحليل هاي مکاني، رابطه بين استقرارها و مشخصه هاي زيست محيطي از قبيل ارتفاع ، آب وهوا، فاصله از رودخانه ، شيب ، کاربري اراضي و ديگر عوامل مورد توجه قرار ميگيرد.
شواهد ديرين اقليم - شناسي به دست آمده از اين مناطق ، همگي داراي نتايج مشابهي هستند و نشانگر اين موضوع ميباشند که منطقه آذربايجان تا پيش از هزاره پنجم قبل ازميلاد اقليمي خشک و بياباني داشته و ريزش نزولات جوي در مرکز آن از حدود ٥٠٠٠ قبل ازميلاد به تدريج افزايش يافته (١٩٦٧ ,Bottema &Van Zeist ;١٩٨٦ ,Bottema) و در نتيجه شرايط براي زيست گونه هاي جاندار بالاخص حيوانات و انسان مهيا گرديده است ( ,Kelts &Shahrabi ١٩٨٦).
وضعيت عمومي شهرستان هوراند از لحاظ دسترسي به منابع آبي تقريبا مناسب است ؛ به گونه اي که بيشترين استقرارهاي منطقه يعني ٤٥ % در فاصله کمتر از ١٠٠٠ متري از رودخانه ها قرار گرفته اند و سکونتگاه ها به صورت خطي در امتداد اين رودخانه ها استقرار يافته اند و تنها ١٩% محوطه ها در فاصله بالاتر از ٢٠٠٠ متري نسبت به منابع آبي واقع شده اند (نقشه ٤).
موقعيت مکاني محوطه ها به لحاظ فاصله از مسيرهاي ارتباطي مطالعات و بررسيهاي جغرافيايي، باستان شناسي و مردم شناسي نشان ميدهد که حداقل از عصر مفرغ تاکنون راه هاي ارتباطي متعددي درون حوزه زاگرس شکل گرفته است و با وجود سلسله ارتفاعات عظيم و متعددي که از ميان اين منطقه ميگذرد؛ مسيرهاي ارتباطي مهمي ايجاد شده که از دوران گذشته مورداستفاده گروه هاي انساني بوده است .