چکیده:
احیای تمدن اسلامی و الگوی توسعهی ایرانی-اسلامی نیاز به مبانی فلسفی و دانش بومی دارد. بر همین اساس بازخوانی مفاهیم امروزین توسعه که عمدتا ریشه در مطالعات غربی دارند، در اندیشهی حاکم بر شهر اسلامی ضروری مینماید. هدف اصلی پژوهش جست و جوی مفهوم «سرمایه اجتماعی» به عنوان یکی از عوامل توسعه انسانمحور در اندیشههای ملاصدرا به عنوان نقطهی عطف پیوند فلسفه، عرفان و کلام اسلامی است. در این مقاله با استفاده از روش هرمنوتیک سنتی که مبتنی بر مولف محوری و متن محوری است، تلاش شدهاست در سه گام به خوانش سرمایه اجتماعی در حکمت صدرایی دست یابیم. در گام نخست با تفسیر آثار و اندیشههای مکتوب صدرالمتالهین ابتدا با تبدیل متن به جهان زیسته، آثار اجتماعی نظریههای ملاصدرا استخراج میشود. در گام دوم با کشف افق متن، تفسیر و متن در هم میآمیزند و تلاش میشود تا مفاهیم فلسفی در سطح نظری به مفاهیم اجتماعی نزدیک شود. در گام سوم باید گفت سرمایه اجتماعی در نظر ملاصدرا منطبق بر فضایل اخلاقی در چارچوب قوانین الهی است که در روابط جمعی بروز مییابد و از این ره با مولفههای «سرمایه اجتماعی دینی» قرابت دارد. با تناظر مولفه-های نظری سرمایه اجتماعی با مولفههای مستخرج از اندیشههای ملاصدرا، در مییابیم که مولفههای سرمایه اجتماعی دینی هرچند تکیه بر فضایل اخلاقی و فردی دارند، لیکن نتیجهای که در روابط بین فردی برجای می-گذارند متناظر با مولفههای سرمایه اجتماعی در مبانی نظری غربی است.
The main purpose of the research is to search for the concept of "social capital" as one of the factors of human-oriented development in the thoughts of Mulla Sadra as the turning point of the link between philosophy, mysticism and Islamic theology. In this paper, using the traditional hermeneutic method which is based on the author-oriented and text-oriented, it is tried to achieve social capital readings in Sadra's wisdom in three steps. In the first step, by interpreting Mulla Sadra's thoughts, first by converting the text into the living world, the social effects of Mulla Sadra's theories are extracted. Then, by discovering the horizon of text, interpretation, and text are mixed, and the concept of social capital from the works of Mulla Sadra is interpreted. It has to be said that social capital in Mulla Sadra's view is limited to moral virtues within the framework of divine laws that manifest in communal relationships, and in this way it is related to the components of "religious social capital". And in the third step, by matching the theoretical components of social capital with the components extracted from Mulla Sadra's thoughts, it is found that the components of religious social capital, although relying on moral and individual virtues, but their result in the interpersonal relationships corresponds to the components of social capital in Western theories. For example, the occurrence of "goodness and philanthropy" as a moral virtue in collective action leads to the realization of the concept of social support and participation.
خلاصه ماشینی:
در گام سوم ، بايد گفت سرمايۀ اجتماعي در نظر ملاصدرا منطبق بر فضايل اخلاقي در چارچوب قوانين الهي است که در روابط جمعي بروز مييابد و از اين ره با مؤلفه هاي «سرمايۀ اجتماعي ديني» قرابت دارد.
Social Capital پرسش هاي پژوهش عبارت اند از: - سرمايۀ اجتماعي در چارچوب حکمت صدرايي چيست و با چه مؤلفه هايي شناخته مي - شود؟ - وجه تشابه يا افتراق مؤلفه هاي سرمايۀ اجتماعي در حکمت صدرايي با مؤلفه هاي اين مفهوم در ادبيات نظري انديشمندان غربي چيست ؟ پيشينۀ پژوهش دربارة آثار اجتماعي انديشه هاي ملاصدرا مطالب متعددي در مقالات و برخي کتب مطرح شده است .
Fukuyama (رجوع شود به تصویر صفحه) تعريفي که اين پژوهش از سرمايۀ اجتماعي در نظر دارد و در ادامه براساس آن به تفسير آرا و انديشه هاي صدرا ميپردازيم ، برايندي از تعاريف ارائه شده است که براساس آن «سرمايۀ اجتماعي مجموعه اي از ارزش هاست که به واسطۀ فرايندهاي اجتماعي و روابط ميان شبکه هاي اجتماعي (روابط اجتماعي غيررسمي) توليد و بازتوليد ميگردد.
در گام سوم ، با ذوب افق مفسر در افق متن بايد گفت سرمايۀ اجتماعي در نظر ملاصدرا محدود به فضايل اخلاقي در چارچوب قوانين الهي است که در روابط جمعي بروز مييابد و از اين ره با مؤلفه هاي «سرمايۀ اجتماعي ديني» قرابت دارد.
و ازآنجاکه در تفکر صدرا، تنها نظام اخلاقي مورد قبول آموزه هاي اخلاقي ديني است ، پس حکمت عملي مد- نظر صدرا مجموعه اي از قوانين اجتماعي است که در چارچوب شرع مقدس اسلام تعريف شده و رعايت اين قوانين در بعد فردي، آثار اجتماعي قابل توجهي داشته و جامعه را به سمت کمال هدايت ميکند.