چکیده:
بازنویسی و بازآفرینی از روشهای انتقال متون کهن ادب فارسی به خوانندگان امروزی است. گرشاسب نامه اسدی توسی، یکی از متون پهلوانی برجسته در حوزه ادب فارسی است که در سالهای اخیر بر پایه آن بازنویسی و بازآفرینیهای منثوری شکل گرفته است. در این نوشتار در دو بخش جداگانه تحت عناوین بازنویسی و بازآفرینی به سنجش محتوایی آثار باز تولیدشده با گرشاسب نامه پرداخته میشود تا در ضمن بیان شیوه کار، میزان پایبندی و دخل و تصرف هر کدام از نویسندگان نسبت به منابع اصلی از نظر کمی و کیفی نشان داده شود. بر اساس نتایج به دست آمده نویسندگان امروزی با استفاده از دو منبع اوستا_متون پهلوی و گرشاسب نامه با دو شیوه افزایش شخصیت و کنشهای داستانی و ترکیب رویدادهای منابع مختلف به بازآفرینی و بازنویسی ماجراهای این شخصیت اساطیری_پهلوانی اقدام کردهاند.
Rewriting and recreating the methods of transferring ancient Persian literature to contemporary readers. Garshasb Asadi Toosichr('39')s letter is one of the prominent literary texts in the field of Persian literature that has been rewritten and re-created in recent years. In this paper, two separate sections under rewriting and rewriting titles are used to measure the content of the re-produced works by Garshaspayl, so as to describe the method of work, the amount of adherence and involvement of each of the authors to the original sources in quantitative terms and Qualify. Based on the results, the present writers have used two sources of Avesta-Mathn Pahlavi and Garshasbnlat with two ways to enhance personality and fiction and combine events of various sources to recreate and rewrite the adventures of this mythological mythology., the present writers have used two sources of Avesta-Mathn Pahlavi and Garshasbnlat with two ways to enhance personality and fiction and combine events of various sources to recreate and rewrite the adventures of this mythological mythology.
خلاصه ماشینی:
براساس نتايج به دست آمده ، نويسندگان امروزي با استفاده از دو منبع اوستا و متون پهلوي، و گرشاسب نامه با دو شيؤە افزايش شخصيت و کنش هاي داستاني و ترکيب رويدادهاي منابع مختلف به بازآفريني و بازنويسي ماجراهاي اين شخصيت اساطيري و پهلواني اقدام کرده اند.
باوجود اين ، برخي از مقالات و کتبي که مضمون و يافته هاي آن ها با پژوهش حاضر نزديکي دارد، ذکر ميشود: کتاب کودکان و ادبيات رسمي ايران از هاشمينسب (١٣٧١) که درضمن فرايند تحليل سير بازنويسيهاي صورت گرفته از آثار شاخص ادبي از قرن پنجم تا چهاردهم ، بخشي را جداگانه به بررسي پاره اي از بازنويسي و بازآفرينيهاي شاهنامه به شکلي علمي و بسامدي همراه با رسم نمودارهاي دقيق از چهار منظر کيفيت محتوا، ساخت و پرداخت ، زبان و شيؤە نگارش و اجزاي تکميلي اختصاص داده است .
لذا در اين نوشته ، بعد از معرفي کلي شخصيت گرشاسب ، به ترتيب اوستا و متون پهلوي در کنار گرشاسب نامه ي اسدي طوسي به عنوان منابع اصلي بازآفرينيها و بازنويسيها درنظر گرفته و با توجه به آن ها به تحليل و بررسي آثار بازروايت شده پرداخته شده است .
ز کردار گرشاسب اندر جهان يکي نامه بد يادگار از مهان پر دانش و پند آموزگار هم از راز چرخ و هم از روزگار ز فرهنگ و نيرنگ و داد و ستم ز خوبي و زشتي و شادي و غم ز نخجير و گردنفرازي و رزم ز مهر دل و کين و شادي و بزم که چون خواني از هر دري اندکي بسي دانش افزايد از هر يکي (اسدي طوسي، ١٣٥٤: ١٩) به سبب آنکه در بسياري از بازنويسيهاي بعدي، روايت و داستان اسدي مورد بازنويسي قرار گرفته است ، خلاصه اي از خطوط داستاني و کنش هاي اصلي گرشاسب نامه براي فراهم کردن بستر مقايسه و تحليل نقل ميشود.