چکیده:
چکیده
بر اساس تحقیقات روانشناسان و جامعه شناسان معاصر پیرامون نهاد خانواده، سنت چندهمسری یا تعدد زوجات عامل ایجاد تنش و اختلال در ساختار خانواده است. از منظر تاریخی تبار این سنت به اعصار کهن و جوامع اولیه انسانی مرتبط میشود و علی رغم مغایرت و عدم سازگاری با سرشت و طبیعت انسانی، مناسبات اجتماعی و شرایط خاص اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، اقتضای حضور چنین امری را تأیید میکرده است. نتیجه این مقاله نشان میدهد که این مسئله به صورت مشخص در شاهنامه فردوسی به عنوان یکی از مهمترین متون به جا مانده که منبعی بسیار غنی و معتبر برای مطالعات اجتماعی و فرهنگی به شمار میآید، بروز و ظهور یافته است و به نحوی بر کنشهای کاراکترهای داستانی تأثیرگذار بوده است. درگیری مرگبار نابرادران در شاهنامه به صورت الگویی تکرار شونده نمایان میشود به طوری که در هر موضع که چنین روابط خویشاوندی شکلگرفته است، بدون استثنا به مرگ یکی از برادران ناتنی منجر شده است. در واقع این مقاله مدعی است که وضعیت رفتاری و سلامت روانی فرزندان خانوادههای چندهمسری در شاهنامه فردوسی چندان بهنجار و مطلوب نیست؛ بنابراین با برجسته کردن این مطلب و ردیابی آن در شاهنامه به ایضاح زوایای مختلف آن پرداخته است و برآیند تحقیق صحت فرضیه مذکور را تأیید کرده است.
Based on psychological research and contemporary sociology of the family ,polygamy is a disorder in family structure. This tradition is linked to the ancient ages and primary human societies and in spite of the conflict and lack of compatibility with human nature , social relations and specific economic condition, political and cultutral due to the presense of such an intensity had been approved. In this article we have shown that this issue in ferdowsis shahnameh as one of the most important text left with avery rich and reliable sorce of social and cultural studies of poses is also to emerge. This tradition in the family structure, relationships such as the stepfather,stepbrother ,stepmother,non-fraternity creates a tension and conflict among individuals contributes to impaired and the family is disfunctional . stepbrother deadly clashes in shshnameh appears to be a pattern repeated so that the shahnameh in any position that such relationships are formed , without exception land to the death of one of his halfbrother. In fact, this raticle will suggest that behavioral and mental health statuseof children of polygamous families in shahnameh is not optimal or highlight itand traceit in shahnameh has proven this hypothesis
خلاصه ماشینی:
اين مسئله در شاهنامۀ فردوسي نمود ويژه اي دارد و با يک سنت و پديدة فرهنگي تلفيق و به عبارتي مصبوغ به صبغۀ اجتماعي شـده اسـت ؛ دقـت در نـزاع هـايي از ايـن دسـت در شاهنامۀ فردوسي، ما را به اين نکتۀ قابل توجه رهنمون ميشود که اين گونـه خشـونت هـا و نبردهاي خونين ، بيشتر و با شدت زيادتر، ميان برادراني صورت ميگيرد که نسبت آن هـا بـا يکديگر به صورت «برادران تني» نبوده است .
تعدد زوجات و به اصطلاح «چندهمسري» پس از مدتي در مناسـبات و روابـط درونـي خانواده ها، موجب بروز نوعي تزلزل و بحران بوده است ؛ زيرا «به تدريج کـه ثـروت در نـزد يک فرد جمع ميشد، از آن نگراني پيدا ميکرد که چون ثروتش به بخش هاي زياد تفکيـک شود، سهم هر يک از فرزندان کم خواهد شد؛ اين فرد به فکر ميافتاد که ميان «زن اصـلي»، «سوگلي» و «همخوابه »هاي خود فرق بگذارد تا ميراث تنها نصيب فرزندان زن اصلي شـود» (ويل دورانت : ج ١: ٥١).
در اين مختصر، پنج مورد روابط نابرادري در شاهنامۀ فردوسي مورد بررسي قرار گرفتـه است : داستان پسران فريدون و تقسيم کردن جغرافياي جهان ميان آن ها، داستان کيخسـرو و فرود، داستان رستم و شغاد، داستان اسـکندر و دارا و داسـتان گـو و طلخنـد از ايـن مـوارد هستند که ذيل پنج عنوان به آن پرداخته شده است .