چکیده:
اسطوره، تفکر و واکنش نخستین انسان، در برابر وقوع حوادث طبیعی است و چون این مردم در شناخت عوامل این حوادث دچار ابهام بودند، عکس العمل آنها نسبت به آن وقایع، همراه با ترس بوده است. همین ترس آنان را انگیخت تا برای هر پدیدهای خدایی فرض کنند و با پناه بردن به آن، از شرّ حوادث ایمن شوند. شکلگیری اسطورهها در جوامع بشری بر مبنای همین اصل استوار بوده است و به همین دلیل در اسطورههای ملل، شباهتهایی دیده میشود. درمیان اسطورههای ملل، اساطیر ایران و هند به دلیل وجود اشتراکات فرهنگی، دارای بیشترین شباهتها هستند و این تاثیرپذیریها در آثار ادبی دو ملّت از جمله اساطیر و داستانهای حماسی بسیار بازتاب یافته است. پژوهش پیش رو با فرض وجود مضامینی مشترک میان شاهنامهی فردوسی و حماسهی رامایا در دو شخصیت سیاوش و راما، به تحلیل بن مایههای مشترک میان این دو داستان پرداخته است. ظهور و بروز همانندیهای اسطورهای در دو قهرمان اصلی، نبرد میان خوبی و بدی، ‍وفاداری به پیمان و عهد، داوری آتش برای اثبات گناهکاری و بیگناهی، نیروی جنگاوری و دلیری، سیطرهی تقدیر بر سرنوشت قهرمانان، عشق، نفرت، نقش دسیسه و توطئههای نامادری و سپردن تربیت هر دو قهرمان به دیگری در نوجوانی، در کنار جاودانگی ابدی روح نیمه خدایی قهرمانان داستان از بن مایههای مشترک این دو داستان اسطورههای است. روش بررسی در این پژوهش بر مبنای یافتههای کتابخانهای و شیوهی توصیفی تحلیلی است. یافتهها و دستاوردهای تحقیق نشان میدهد که وجود مشابهتهای بسیار در اسطورهی راما و سیاوش دلیل محکمی است بر تاثیر ریشهدار عقاید آریایی بر شکلگیری این دو داستان.
Myth is thinking and reactions of the first man in the face of natural disasters and therefore the people were ambiguity to understand the causes of these accidents then their reactions to those events, along with the fear. The fear caused that they assume a God for everything to resort to it due to safe from accidents. The formation of myths in human societies have been based on the principle so in the myths of different nations, similarities can be seen. Among the Nations legends mythology, Iran and India are most similarities due to cultural commonalities. This research is analysis the common elements with considering the assumption of common themes between the Ramayana epic and Shahnameh in two characters of Siavash and Rama. Unity of these two mythical stories are outbreaks of mythological similarities in the two main heroes, the battle between good and evil, loyalty to the covenant and the covenant, fire-proof judged for show guilty and the innocent, the bravery and courage force, Cum control of the heroes fate, love, hate, the intrigues and conspiracies stepmother-in-exile of Rama and Siavash and entrusting their education to another in teenage period, Semi-divine eternal immortality of the soul heroes that to discuss it in a descriptive- analysis study of the story of Siavash in Shahnameh and epic Ramayana of Valmiki paid artifact. Methods of this study are based on the findings of the library and descriptive-analysis. Research results show that many common features of these two stories are same and the myth of Rama and Siavash common is a strong reason beliefs rooted influence of Aryan on the formation of these two stories.
خلاصه ماشینی:
علت ماندگاري شاهنامه ، در همين نکته نهفته است ؛ چرا که فردوسي در نهايت امانتداري و با بهره گيري از منابع گوناگون ؛ چون اوستا و ساير روايت هاي زرتشتيان ، به نقل داستان هاي ملي سرزمينش پرداخته است ؛ داسـتان هـايي کـه آغـاز آن هـا بـه دوره اي بازمي گردد که اقوام هند و ايراني در کنار يکديگر ميزيستند «به بيان ديگر، هستۀ قوام بخش حماسه سرايي در ايران ، همان اساطير کهن هند و ايراني است که پـس از گذشـت سـال هـا، قالب اساطيري خود را رها کرده و پوششي شبه تاريخي بر تن کرده انـد» (بهـار، ١٣٧٣: ٩٥).
در مورد اين اسطوره ، به طور جداگانه ، پژوهش هايي صورت گرفته است ؛ مانند کتـاب «شناخت اساطير هند» از ورونيکا ايـونس (١٣٧٣) ترجمـۀ بـاجلان فرخـي و «پژوهشـي در اساطير ايران » از مهرداد بهـار (١٣٦٥) و نيـز «اسـاطير جهـان » از دونـار روزنبـرگ (١٣٧٩)، «فرهنگ اساطير و داستان واره ها» از محمدجعفر ياحقي (١٣٨٨، چاپ دوم )؛ اما اثري مستقل که صرفا به مقايسۀ اسطورة سياوش و راما و بيان مشابهت هاي آن پرداختـه باشـد، تـاکنـون انجام نشده است ؛ گرچه تحقيقات زيـادي پيرامـون اسـطورة سـياوش و هماننـد هنـدي آن صورت گرفته اسـت : ادهـم (١٣٩٢) در بررسـي تطبيقـي اهريمنـان خشـکي در شـاهنامه و حماسۀ رامايانا، دربارة اهريمن خشکي در شاهنامه و حماسۀ رامايانـا بررسـي کـرده اسـت .