چکیده:
پیدایش علم ژنتیک و انجام تحقیقات در خصوص ژنوم انسانی و کارکردهای جدیدی که بر این موضوع متفرع شده است زمینه گفتگوهای علمی مختلفی بین متخصصان واز جمله فقهاء بوجود آورده است و از آنجا که علم فقه داعیه دار پاسخ دادن مسائل مورد ابتلای مکلفین می باشد،ضروری می نمود که در خصوص این موضوع نیز دیدگاه فقها مورد توجه قرار گیرد. با رجوع به دیدگاه های ابرازی از سوی فقهاء بدست می آید که اقوال مختلفی اعم از موافقت مطلق تا مخالفت مطلق شکل گرفته است که در این بین ادله ابرازی مخالفان به جهت آثار متفرع بر آن و نوع استدلال ارائه شده از جایگاه ویژه ای برخوردار شده است.آنچه این تحقیق به دنبال پاسخ گویی آن برآمده است از یک سو تبین رویکرد فقها نسبت به این موضوع و از سوی دیگر کشف چرایی مخالفت برخی دیگراز فقهاء با انجام تحقیقات ژنتیکی است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که دلایل موافقین علی رغم اختلافاتی که در این بین دارند از جایگاه قوی تری برخوردار است و آنچه به عنوان دلیل مخالفت از سوی مخالفان اقدامات ژنتیکی مطرح شده بیش از آنکه یک دلیل محسوب شود،حاکی از نگرانی فقهی است؛ چرا که انجام تحقیقات در زمینه ژنوم انسانی می تواند با سوء استفاده هایی همراه شود که می تواند کرامت انسانی را با چالش مواجه کند. در عین حال ضرورت تبعیت از ادله فقهی نگاه اکثریت فقها را به سو دیگری سوق داده است که می تواند ضمن تامین وصیانت از کرامت انسانی از سوء استفاده هایی احتمالی نیز جلوگیری کند .
The emergence of genetic science and the research on the human genome and the new functions that make up this new subject have created a range of discussions between experts and jurisprudents, and since jurisprudence has the ability to respond to the issues that are under investigation, This issue is also necessary for the views of the jurists to be considered. Referring to the views expressed by the jurisprudents, there are various statements ranging from consent to opposition to such actions. Among these, the arguments for the opposition to express their opposition to the particular effects on it and the type of reasoning presented are of particular importance. . What this research seeks to answer is, on the one hand, to explain the approach of jurists to this issue and, on the other hand, to discover why some scholars oppose genetic research. Findings of the research indicate that the reasons for the adversaries have a stronger position, although there are disagreements among the adherents, and what is presented as a reason for opposition from the opponents of genetic actions is a legal concern, rather than a reason, Because research on the human genome is not in the limelight in the form of initial titles, and if the issue of abusing the permits of such actions is posed, it is another issue that opponents follow from the interpretation of the Convention that has the negative consequences of such actions Emphasizing that by preventing the potential misuse of this There is a background and there is more evidence that the arguments of the opponents of genetic actions can be ruled out.
خلاصه ماشینی:
تأملي بر رويکرد فقهاي اماميه با تأ کيد بر ادله مخالفان اقدامات ژنتيکي ١ سيد حسن مرتضوي راد گروه فقه و مباني حقوق اسلامي، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامي، نجف آباد، ايران 2 مسعود راعي دهقي گروه حقوق ، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامي، نجف آباد، ايران رضا عباسيان گروه حقوق ، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامي، نجف آباد، ايران حميدرضا نيکيار گروه روانپزشکي، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامي، نجف آباد، ايران چکيده پيدايش علم ژنتيک و انجام تحقيقات در خصوص ژنوم انساني و کارکردهاي جديدي که بر اين موضوع متفرع شده است زمينه گفت وگوهاي علمي مختلفي بين متخصصان و از جمله فقهاء به وجود آورده است و از آن جا که علم فقه داعيه دار پاسخ دادن مسائل مورد ابتلاي مکلفين ميباشد، ضروري مي نمود که در خصوص اين موضوع نيز ديدگاه فقها مورد توجه قرار گيرد.
سيد محمد حسين فضل الله در قبال چنين مسأله اي موضعي فرافقهي گرفته و نه تنها چنين افعالي را مغاير سنت خدا ندانسته بلکه آن را گامي در جهت فهم عميق تر سنت هاي نهان در هستي معرفي کرده و بيان ميدارد بايد انتظار مقولاتي ديگر از اين دست داشته باشيم و اين مسائل از نظر اعتقادي و شرعي و فقهي مشکلي ندارد؛ ليکن به طور طبيعي مانند هر مسأله ي تازه اي ابهاماتي در فقه ممکن است پديد آورد که نيازمند فهم و بررسي است (احمد احمد، ۱۹۹۸م ، ص ۱۸۰).