چکیده:
هدف این مقاله شناسایی فضای اجتماع علمی در علوم انسانی ایران است. یافتههای پژوهش، با کاربست رویکرد کیفی، بر پایة دو رکن اصلی معرفِ اجتماع علمی، یعنی نظام ارتباطی و نظام هنجاری افراز شده است. مفاهیمی از جمله «نامنسجم و ناپایدار»، «ضعف کنشگران»، «غلبه میدان سیاست بر میدان علم» و «رابطه ویژه قدرت - مشروعیت» برای توصیف نظام ارتباطی اجتماع علمی و مفاهیم «نقد پذیری اندک»، «جامعهپذیری ناقص»، «تخصیص نامتناسب منابع» و «مسئولیت گریزی از نقشهای حرفهای» نیز برای توصیف نظام هنجاری اجتماع علمی در علوم انسانی ایران احصا شدهاند. خصلتهایی که در ترکیب یا تعامل با یکدیگر ظرفیت اجتماع علمی در علوم انسانی ایران را هم در توسعة دانش روزآمد و کاربردی و هم در تأثیرگذاری بر جامعه به محاق برده است.
This study aims to identify the space of scientific community of the humanities in Iran. Using a qualitative approach, the research findings were divided and Extracted based on communicative and normative dimensions of the scientific community. The notions such as "incoherent and unstable", "Weakness of actors", "dominance of politics over science", and "special relationship between power and legitimacy" are among the prominent characteristics of communicative system of scientific community in the humanities of Iran. The "weakness of criticism", " incomplete socialization", "disproportionate allocation of resources", "avoiding to take the responsibility of professional roles" are also considered as the prominent characteristics of normative system of scientific community in the humanities of Iran. These notions in combination or interaction with each other have concealed the potential of the scientific community in the humanities of Iran both in developing the up-to-date and applied knowledge, and it has also hindered the impact of knowledge on society.
خلاصه ماشینی:
برخی از این پژوهش ها با تأکید بر ضعیف بودن ارتباطـات و تعـاملات علمـی در فضای علوم اجتماعی ، از دشواری امکان شکل گیری اجتماع علمی می گویند (در ایـن بـاره بنگرید به قانعی راد، ١٣٨٥ الف ؛ قاراخـانی و میرزایـی ،١٣٩٤ و ١٣٩٦) و پژوهشـگرانی بـا اشاره به عدم توانایی جامعة دانشگاهی در انتقال ارزش ها و هنجارهای علمی به دانشجویان و استادان ، به وجود ناراستی های اخلاقی و هنجارشکنی های علمی در میان کنشگران علـم اذعان داشته اند (به طور نمونه بنگرید به خـالقی ، ١٣٨٥؛ مرجـایی ، ١٣٩١؛ قـانعی راد، ١٣٨٥ الف ؛ قاراخانی و میرزایی ، ١٣٩٣و ١٣٩٦؛ قانعی راد و همکاران ، ١٣٩٩).
در ایـن پژوهش بنا داریم تا وضعیت اجتماع علمی در علوم انسانی را از نقطه نظر دانش آموختگـان ، اساتید و دانشجویان ایرانی که در رشته های علوم انسانی دانشگاه هـای خـارج از ایـران بـه آموزش ، تدریس و پژوهش مشغول هستند، و در این مقاله آن ها را کنشگران علـوم انسـانی می خوانیم ، جویا شویم .
وجود انواع دانشگاه ها (دولتی ، آزاد، پیام نور) که به رشد کمّی علم در ایـران انجامیـده است نیز سبب شده تا افراد گوناگون با سطوح متفاوتِ توانایی علمی به رشـته هـای علـوم انسانی وارد شوند که این وضعیت خود به بازتولید اجتماع علمی «نامنسجم و ناپایدار» نیـز کمک کرده است .