چکیده:
یکی از چالش های مدیران سرمایه گذاری، پاسخ به این پرسش است که ارزش افزوده کل هریک از گروه های تشکیل دهنده دارایی (سپرده، اوراق با درآمد ثابت و سهام) پرتفوی صندوق های سرمایه گذاری مختلط و سهامی بورسی، ناشی از کدام یک از تصمیمات دوگانه انتخاب گروه های دارایی و وزن دهی به هریک از این گروه ها (تخصیص دارایی) می باشد. با توجه به اینکه عموماً بدون در نظر گرفتن تأثیر هریک از تصمیمات انتخاب اوراق بهادار و وزن دهی به آنها، به منظور سنجش عملکرد و در نتیجه آن سنجش مهارت مدیران، از ارزش افزوده کل استفاده می شود و درپاسخ به پرسش فوق و گسترش روش های سنتی، در این مقاله با ارایه چارچوبی، ارزش افزوده هریک از گروه های دارایی پرتفوی صندوق های سرمایه گذاری فوق، به ارزش افزوده ناشی از تخصیص دارایی (وزن دهی) و انتخاب اوراق بهادار تقسیم شده و بدین گونه مهارت مدیران هریک از این صندوق ها در این دو تصمیم گیری، مورد سنجش قرار گرفته است. با توجه به تازه کار بودن اینگونه صندوق ها در بورس ایران و اطلاعات محدود، نتایج این مقاله نشان می دهد که مدیران این صندوق ها دارای مهارت پایداری در هیچ یک از دو سنجه فوق نمی باشند. البته شایان ذکر است که با افزایش زمان فعالیت این صندوق ها و همچنین به کارگیری مدل های پیچیده تری که در آنها بازده و ریسک به طور همزمان مورد بررسی قرار می گیرند، می توان چارچوب پایداری برای سنجش کامل مهارت مدیران ارایه نمود.
One of the challenges faced by investment managers is to answer the question that the total value added of each of the constituent groups of assets (deposits, fixed income securities and equity) portfolios of mixed investment funds and stock exchanges, from which one of the decisions Dual selection of asset groups and weighting to each of these groups (asset allocation). Considering that, generally, regardless of the effect of each selection decision on securities and weighting them, in order to measure the performance and, as a result, the assessment of managers' skills, the total value added is used, and in response to the above question and the extension of methods Traditionally, in this paper, with the presentation of the framework, the value added of each portfolios of asset portfolios of the above-mentioned investment funds is divided into value added from the allocation of assets (weighing) and selection of securities, and thus the skills of the managers of each of these funds In these two decisions, it has been measured. Given the novice of such funds in the Iranian stock exchange and limited information, the results of this paper show that managers of these funds have no sustainability skills in either of these two dimensions. It is worth noting, however, that by increasing the operating time of these funds as well as using more sophisticated models in which returns and risks are simultaneously investigated, we can provide a sustainability framework for full assessment of managers' skills
خلاصه ماشینی:
با توجه به اينکه عموما بدون در نظر گرفتن تأثير هريک از تصميمات انتخاب اوراق بهادار و وزن دهي به آن ها، به منظورسنجش عملکردودرنتيجه آن سنجش مهارت مديران ،ازارزش افزوده کل استفاده ميشودودرپاسخ به پرسش فوق و گسترش روش هاي سنتي، در اين مقاله با ارائه چارچوبي، ارزش افزوده هريک از گروه هاي دارايي پرتفوي صندوق هايسرمايه گذاريفوق ،به ارزش افزوده ناشيازتخصيص دارايي(وزن دهي)وانتخاب اوراق بهادارتقسيم شده و بدين گونه مهارت مديران هريک از اين صندوق ها در اين دو تصميم گيري، موردسنجش قرارگرفته است .
هدف اين پژوهش ارائه چارچوبي جهت همگن کردن اثرات تصميم طي دوره هاي سرمايه گذاري از طريق الگوريتم هموارسازي و نهايتا ادراکي شدن تأثير تصميمات که از تجزيه وتحليل انتساب منتج شده است ، ميباشد.
بعدازآن به علل ايجاد اين نتايج و ارائه چارچوبي براي نتايج قابل فهم بهتر يا ادراکيتر، در مدل برينستون چند دوره اي پرداخته شده است و درنهايت با بررسي ١١ صندوق سرمايه گذاري سهامي و مختلط فعال در بازار١ ازلحاظ مهارت مديران در تخصيص دارايي، انتخاب اوراق بهادار و تعامل اين دو، نتايجي حاصل شد که طبق جداول انتهاي مقاله و رتبه بندياي که در آن ها شده است ، مشخص گرديد که مهارت ها همواره پايدار نميباشد و در سال هاي مختلف متغير بوده است .