چکیده:
با آغاز فتوحات اعراب در منطقۀ عراق و شامات، زرتشتیان، مسیحیان و یهودیان ساکن در این سرزمینها، واکنشهای متفاوتی نشان دادند. در این پژوهش وضعیت جامعۀ یهودیان و مواضع ایشان در موقعیت حملۀ اعراب بررسی شود. براساس یافتههای این پژوهش که مبتنی بر رویکرد توصیفی تحلیلی است، یهودیان در زمان فتوحات مسلمانان در مناطق مختلف با توجه به شرایط و موقعیت مکانی، میزان جمعیت مدافع در برابر اعراب و استحکاماتی که در آن سکونت داشتهاند، واکنشهای مختلفی نشان داده اند، از جمله جنگ، مقاومت در مقابل محاصرۀ طولانی مدت، صلح و همکاری با اعراب. یهودیان در جامعۀ مسلمانان از نظر موقعیت اجتماعی، کمابیش وضعیت مشابهی همچون مسیحیان داشتند و با پرداخت جزیه به دولت اسلامی به حیات اجتماعی خود ادامه میدادند.
With the start of the Arab conquests in Iraq and The Levant (al-Sham), various political and religious groups, including Zoroastrians, Christians and Jews who inhabited these territories, have shown different reactions. In this research, the writers have tried to shows that what were the Jewish community status and what strategy they have been taken in the Muslim invasion to Iraq and the Levant? Findings of this research, which are based on a descriptive-analytic approach, show that during the Muslim conquests, Jews, according to their conditions and location, had various reactions including war, resistance in long blockade, and peace and cooperation with the Arabs. Jews in the Muslim community were mostly had same situation as Christians and continued to live socially by paying the ransom (Jaziyeh) to the Islamic State
خلاصه ماشینی:
com مقدمه با آغاز یورش اعراب به منطقۀ عراق و شامات ، یهودیان ساکن در این مناطق کوشیدند موقعیت سیاسی و اجتماعی خود را همچون گذشته حفظ کنند، اما پیوندهای سیاسی و مذهبی چندانی میان طوایف زرتشتی ، مسیحی و یهودی در پشتیبانی و همکاری با یکدیگر، برای مقابلۀ گسترده با دشمن مشترک وجود نداشت .
میخائیل لکر نیز در مقالۀ « The Jewish Reaction to the Islamic Conquests» گرچه قصد داشته است تا وضع یهودیان در دورٔە فتوحات اسلامی را بررسی کند، علی رغم موضوع و عنوان مقاله ، به مسیحیان شام پرداخته و در باب یهود عراق و واکنش آنها در برابر حملۀ اعراب نکته ای بیان نکرده است (٢٠١٢ ,Lecker).
از مجموع بررسی ها این فرضیه مطرح میگردد که در منطقۀ عراق، به سبب پراکندگی مکان های اقامتی و جمعیت بسیار اندک ، یهودیان نیروی قابل توجهی برای مقاومت و مقابله در برابر حمله اعراب نداشتند و بیشتر آنان تن به مهاجرت یا مصالحه دادند و شرایط پرداخت جزیه را پذیرفتند، اما یهودیان منطقۀ شامات به سبب برخورداری از استحکامات و نیروی دفاعی ، در مقابل اعراب مقاومت بیشتری از خود نشان دادند و حتی وارد جنگ شدند.
به نظر میرسد یهودیان ساکن در شهر دمشق و دیگر نواحی شامات دارای جمعیتی اندک و پراکنده بوده اند و همبستگی اجتماعی کمتری میان آنان برای مواجهه و مقابله با مسیحیان وجود داشته است ، با این همه ، بعدها توانسته بودند در عرصه های اجتماعی جامعۀ مسلمانان نقش مؤثری ایفاء کنند.