چکیده:
با توجه به بافت قومی و قبیله ای استان کهگیلویه و بویراحمد و درآمد کم خانوادهها به نظر می رسد بروز نزاع جمعی در
استان در رتبه بالیی قرار دارد و در این راستا در مطالعه حاضر به بررسی تاثیر فقر اقتصادی و فرهنگی بر بروز نزاع جمعی
پرداخته می شود. مطالعه حاضر بصورت توصیفی- پیمایشی بوده که پس از تایید روایی بصورت صوری و محاسبه پایایی بوسیله
آزمون آلفای کرونباخ دادهها وارد نرم افزار SPSS گردید و به کمک آزمون کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که
درآمد خانوار، وضعیت اشتغال، میزان آگاهی به قوانین حقوقی، اعتیاد به مواد مخدر، قوم گرایی بر میزان بروز نزاع جمعی در
استان کهگیلویه و بویراحمد تاثیر گذار بوده) 0. 05> P (ولی سن بر بروز نزاع جمعی تاثیر معنی داری ندارد) 0. 05 <P (. با توجه
به یافته های مطالعه حاضر به نظر می رسد با افزایش آگاهی جامعه، آموزش فرهنگ زندگی مردم و بهبود وضعیت معیشتی
مردم می توان میزان نزاع جمعی در استان کهگیلویه و بویراحمد را کاهش داد.
خلاصه ماشینی:
بحث و نتيجه گيري پژوهش حاضر با هدف بررسي ميزان برخـورداري مـديران مـدارس هوشـمند از ويژگـي هـاي رهبري تحول آفرين و رفتارهاي نوآوري و رابطه ي بين آنها انجام گرفت .
نتيجه ي حاصل براي سـوال اول پژوهش با نتايج پژوهش ابراهيــم زاده(١٣٨٩)، کاملاً همسـو ميباشد؛ چرا که وي نيز در گزارش خود عنوان کرده است که با احتمال خطاي کمتـر از ٠/٠١ رفتـار مديران با ويژگي هاي سبک رهبري تحولگرا ، مطابقت دارد.
همچنين ، تابلي (١٣٩١)، نيز در پژوهش خود به اين نتيجه رسيد که مديران نمونه ي آماري از ابعاد پنجگانه ي رهبـري تحـولآفـرين سـهمي بالاتر از حدّ متوسط برخوردارند و بالاخره نتايج پژوهش اطهري(١٣٩١) حاکي از آن است کـه ميـزان برخورداري مديران دانشگاه فردوسي مشهد از ويژگي هاي رهبري تحولآفرين در حدّ متوسط به بـالا قرار دارد.
ملاحظه و مقايسه ي مقادير ضرايب بتا در خصوص ابعاد پنج گانه ي رهبري تحولآفرين ، نشـان داد که از ميان آنها، مؤلفه «ترغيب ذهني »، با ضريب بتاي ٠/٧٦٢ بيشترين نقش را در پـيش بينـي رفتار نوآورانه دارد و «ويژگي هاي آرماني » در اولويت دوم قـرار دارد نتيجـه گيـري اخيـر بـا يافتـه ي پژوهش ميرکمالي و چوپاني(١٣٩٠) کاملاً همسو ميباشد؛ آنها نيز در بررسي خـود بـه ايـن نتيجـه 1- Baregheh & Etal 2- Howell & Avolio 3- Gardner & Avolio 4- Jung et al, 2003 5- Khan et al, 2009 رسيدند کهُ بعد «ترغيب ذهني » با ضريب همبستگي بالا، بيشترين سهم را در پيش بينـي رفتارهـاي نوآورانه ي سازماني بر عهده دارد.