چکیده:
علاءالدولة سمنانی- صوفی بلندآوازه و برجستة سدههای هفتم و هشتم هجری ایران- سالها پیش از ورود به تصوف، از نوجوانی وارد دستگاه ارغون، ایلخان متعصب بودایی شد و حدود ده سال از عمر خویش را در معیّت و صحبت او به سر برد و طی این مدت نسبتاً طولانی مجالی مناسب برای آشنایی و همسخنی مستقیم با بوداییان، بویژه روحانیان و بخشیان بودایی و آگاهی از باورها و اعمال بوداییان به دست آورد. همچنین وی بنا به ادعای خودش، به خاطر تسلط بر زبانهای ترکی و مغولی توانسته بود منابع بودایی را مطالعه نماید. بنابراین انتظار میرود که اطلاعات و دانستههای سمنانی از آیین بودا و راه و روش و معتقدات روحانیان بودایی در برخی از آثارش به نحو قابل توجهی راه پیدا کرده باشد. نظر به آن که بررسی بودیزم در آثار سمنانی موضوعی جدید است و فقط در چند اثر به صورت پراکنده و ناکافی بدان پرداخته شده است. در این پژوهش سعی بر آن است تا از طریق مطالعه، بررسی و تحلیل اشارات و عبارات سمنانی دربارة بودیزم و بوداییان که در شماری از نوشتههایش منعکس شده است بتوانیم به دیدگاههای در باب بودا، بوداییان و باورهای بودایی دست یابیم تا ضمن بررسی انتقادی اطلاعات سمنانی در این زمینه، جنبههایی از سرگذشت نیمهروشن آیین بودا و بوداییان در ایران نیز آشکار گردد.
Ala’ al-Dawlah Simnani, one of the most famous Sufis of the
eight-century (A.H.) Iran, who spent over ten years of his life as
a courtier at the Ilkhanid court, and who, since his teenage
years, was a cherished companion of the emperor Arghun, had
the proper opportunity of being in direct contact with
Buddhists, particularly their priests, as well as of getting
familiar with their beliefs and practices. Moreover, due to his
perfect knowledge of Turkish and Mongol languages, he could
refer to the Buddhist sources directly. Bearing these factors in
mind, it is expected that one finds Simnani’s knowledge on
Buddhism and Buddhist practices reflected in his works.
Considering the fact that the examination of Buddhism in the
works of Simnani is an unprecedented task, and so far, it has
been discussed insufficiently in very few works, the present
research, through the examination and analysis of Simnani’s
words on and references to Buddhism and Buddhists in his
works, aims to study Simnani’s viewpoint and position toward
Buddha, Buddhists and their beliefs, as well as to make clear
certain aspects of the unclear story of Buddhism and Buddhists
in Iran.
خلاصه ماشینی:
دیدگاههای علاءالدوله سمنانی درباره بودیزم و بوداییان سیده فاطمه زارع حسینی چکیده علاءالدوله سمنانی- صوفی بلندآوازه و برجسته سدههای هفتم و هشتم هجری ایران- سالها پیش از و رود به تصوف، از نوجوانی وارد دستگاه ارغون، ایلخان متعصب بودایی شد و حدود ده سال از عمر خویش را در معیّت و صحبت او به سر برد و طی این مدت نسبتاً طولانی مجالی مناسب برای آشنایی و همسخنی مستقیم با بوداییان، بویژه روحانیان و بخشیان بودایی و آگاهی از باورها و اعمال بوداییان به دست آورد.
میتوان ادعا کرد در تاریخ تصوف ایران و در میان صوفیان ایرانی شاید هیچ کس به اندازه علاءالدوله سمنانی فرصت و امکان آشنایی با بوداییان و شناخت مستقیم و کسب آگاهی از باورها و رفتارهای بودایی را نداشته است.
افزون بر این، اِشراف و تسلط او به زبانهای ترکی و مغولی، زندگی در دربار ارغون بودایی و آشنایی نزدیک و بیواسطه و مواجهه مستقیم با بوداییان، گزارشها و برداشتهایش از این آیین و پیروان آن را درخور توجه و تتبع و شایان توجه میسازد که برای اطلاع از وضعیت آیین بودا و بوداییان در ایران سدههای هفتم و هشتم هجری نیز سودمند تواند بود.
از میان آثار پرشمار علاءالدوله، چهار اثر حاوی اشاراتی صریح و مستقیم به بودا، بودیزم و بوداییان بودهاند که عبارتند از: چهل مجلس، العروه لأهل الخلوه و الجلوه، رساله "بیان الإحسان لأهل العرفان" و رساله "سرّ البال لذوی الحال"- که این دو رساله اخیر در مجموعهای به نام مصنفات فارسی علاءالدوله سمنانی به چاپ رسیدهاند.