چکیده:
تجربه ی طلاق و مرگ والدین، می تواند به مشکلات روانشناختی و رفتاری زیادی در کودکان منجر شود. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی علایم اختلالات اضطرابی، ابراز هیجان و پذیرش اجتماعی در کودکان طلاق، دارای تجربه مرگ والدین و عادی بود. روش پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. در این پژوهش ۷۱ کودک طلاق و ۶۳ کودک مواجه با مرگ یکی از والدین به صورت کل شماری و ۱۳۴ کودک عادی به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی غربالگری اضطراب کودک مرتبط با اختلالات هیجانی، مقیاس ابراز هیجان و مقیاس پذیرش اجتماعی و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری دوراهه (مانکوای دوراهه) استفاده شد. نتایج نشان داد که علایم اختلالات اضطرابی (اختلال پانیک، اختلال اضطراب فراگیر، اختلال اجتنابی، اختلال اضطراب اجتماعی، اختلال اجتناب از مدرسه)، مشکل در ابراز هیجان (ابراز هیجان ضعیف، بی میلی در ابراز هیجان) در کودکان طلاق و دارای تجربه ی مرگ والدین بیشتر از کودکان عادی بود. همچنین میانگین اختلالات اضطرابی (ابعاد آن) و مشکل در ابراز هیجان (ابعاد آن) در دختران بیشتر از پسران بود. علاوه براین، پذیرش اجتماعی در کودکان طلاق کمتر از کودکان عادی بود. براساس نتایج، استفاده از آموزش ها و درمان های روانشناختی برای علایم اختلالات اضطرابی، مشکل در ابراز هیجان و پذیرش اجتماعی پایین در کودکان دارای تجربه ی طلاق والدین و مرگ والدین والدین پیشنهاد می شود.
The experience of divorce and parental death can lead to many psychological and behavioral problems in children. The aim of this study is to compare the symptoms of anxiety disorders, emotion expression and social acceptance in students of div-orced households, parental death and nor-mal student. The research method was causal-comparative. In this study, 71 divorced children and 63 children with parental death experience were randomly selected and 134 normal children were randomly selected and they were Screened for Child Anxiety Related Emotional Disorders, Emotion Expression Scale and Social Acceptance Scale were used for data collection. The Two-Way MANCOVA was used to analyze the data.The results showed that the symptoms of anxiety disorders and problem in emotio-nal expression in [0] children of the divo-rce and students with parental death exper-ience were higher than normal children. Also, the mean of anxiety disorders and problem in emotional expression in div-orce female children were higher than male children. In addition, the mean of social acceptance in divorce children were lower than normal children. Based on the results, using the psychological trainings and therapies to reduce psychological problems (especially anxiety disorders, problem in emotional expression and social acceptance) in students who have experienced parental divorce and parental death experience are suggested
خلاصه ماشینی:
از جمله مشکلات کودکان طلاق در مقايسه با کودکان داراي دو والد مي توان به موارد زير اشاره کرد: آسيب و جراحت ، آسم ، سردرد، مشکلات زباني (داوسون ١٦، ١٩٩١)، داشتن شغل هاي سطح پايين ، تحصيلات دانشگاهي پايين ، روابط بي ثبات با والد همراه، ترس از تعهد و طلاق در زندگي زناشويي ، مصرف الکل بيشتر در نوجواني (والراستين ، لويس و بلکسلي ١٧، ٢٠٠٠)، رفتارهاي مشکل ساز در نوجواني (مور و بوهلر١٨، ٢٠١١)، پيشرفت تحصيلي پايين (نوسينويسي ١٩ و همکاران، ٢٠١٨)، افسردگي (برگ، روستيلا، سارلا و هجرن ، 20 ٢٠١٦؛ شان، شولز، شاچينگر و ووگل ٢١، ٢٠١٩)، تنهايي ، تروماي کودکي ، دلبستگي اجتنابي ، دلبستگي اضطرابي ، استرس حاد و مراقبت پايين والدين (شان و همکاران، ٢٠١٩)، اضطراب و شکايات جسماني ، حساسيت در روابط متقابل ، اضطراب و هراس، افکار پارانوئيد، اختلال وسواسي ـ اجباري (شريفي درآمدي، ١٣٨٦)، مسئوليت پذيري، عزتنفس (يونسي ، معين و شمشيرينيا، ١٣٨٩)، سلامت روان پايين (يحيي زاده و حامد، ١٣٩٤) و پريشاني روانشناختي (نيکرسون، برينت ، آدرکا، هينتون و هافمن ٢٢، ٢٠١١).
Berg, Rostila, Saarela & Hjern 65.
Schaan, Schulz, Schächinger & Pettit, Fontaine & Price Vögele 66.
Feigelman, Rosen, Joiner, Silva & Schimmenti & Bifulco Mueller 78.
Golombok, Tasker, & Murray Rossignol 91.
Journal of Experimental Social Psychology ـ The Impact of Parental Death on Schooling and Subjective Well .
Epidemiology of Children and Adolescents Psychiatric Disorders in Journal Qazvin University of Medical .
Parental Divorce or Death during Childhood and Adolescence and Its Association with Mental Health.