چکیده:
مشکلسازترین بیت حافظ، بیت مشهور «پیر ما گفت ...» است. نویسندۀ مقاله کوشیده است که ابتدا شروح متفاوت این بیت را دستهبندی کند و معتقد است که بیشتر شروح، بیان اعتقاد و عقیده شارحان است که از آبشخور مطالعات عرفان اسلامی یا غزلیّات حافظ و شاعران عارف دیگر، نشأت گرفته است. بعضی از شارحان از زاویه بلاغی و شاعرانه به نقد نظریّات شارحان دیگر پرداخته و اظهارنظر کردهاند. سؤال اصلی این مقاله جستوجوی منبع قرآنی برای جنبۀ طنز و تهکّم در بیت است. از طریق یافتن سندی که در قرآن اثبات کند که پیر حافظ هم امکان دارد، خطا ببیند. این سند از نظر نویسنده در آیۀ 88 سوره نمل موجود است که اگر پیر خطا ببیند و بگوید خطایی نیست در واقع، خطاپوشی کرده است و این یک طنز است. مرحلۀ دوم طنز آنجا است که صنع در لغت عربی به گواهی قاموسهای عربی معنای ضمنی «نیکویی» دارد. بنابراین، سخن پیر پیرامون قلم آفرینش نیکونگار است نه قلم آفرینش مطلق. در این صورت، خطاپوشی پیر آگاهانه، تأدّبی، تربیتی و خوشبینانه میتواند توصیف شود. جنبۀ دیگر تحقیق، تکمیل معنای «جلال دوانی» است که میگوید: قلم قضا و قدر خطا نمیکند. این مهم از طریق معنای لغوی خطا و صواب، تثبیت و تکمیل شده است و معنای خطا نکردن قلم صنع معادلالمقدور کائن گرفته میشود.
The most problematic verse of Hafez is the famous: "Our Master said . . ." The author of this article first attempts to classify different interpretations related to this verse, and believes that most of these interpretations are the beliefs of their writers which are originated from studies of Islamic mysticism and Hafez' poetry or other mystic poets. Some interpreters have criticized the views of others from a rhetorical and poetic point of view. The main question of this article is to seek the Quranic sources for the aspect of humor and irony in the “Verse” through finding a document in the Quran that proves that Hafez' master is also in a position to make a mistake. The document exists in the Quran (27:88) that if the master sees a fault and says it is not, in fact, he concealed the fault and it is a humor. The second phase of the humor is where the Arabic word for “Sone’” (Creation) has an implied meaning of "goodness" in Arabic dictionaries. So, the Master's work is about the “Good Creator's” pen, not the absolute pen. In this case, the Master's concealment of the fault can be described as conscious, educative, and optimistic. Another aspect of the research is the completion of Jalal Dawani's meaning which says: the fate and destiny's pen does not make a mistake. This argument has been proved and supported through the denotative meaning of the terms “right” and “mistake”, “fulfillment” and “unfulfillment” and the meaning of the fulfillment of the Fate's pen equals “God's will is fulfilled”.
خلاصه ماشینی:
com مقدمه در مورد بيت «پير ما گفت خطار بر قلم صنع نرفت / آفرين بر نظـر پـاک خطـا پوشـش باد» از حافظ سخنان ارزشمند بسيار گفته شـده اسـت کـه البتـه بيشـتر تأويـل هسـتند تـا تفسير، چون معاني گفته شده از کلمات موجـود در بيـت برنمـي آيـد؛ بلکـه شـناخت و آگاهي هايي که در مورد آن واژگان از قبل در ذهن شارحان بوده ، راجع به کلّيت ايـن نوع شروح گفتني است که براي مثال در باب پير با توجّه بـه کـل برداشـتي کـه از ايـن کلمــه در ديــوان حــافظ بــوده اســت ، ســخن گفته انــد.
٣- گاهي گفته شده که نه فقط پير، بلکه هر که عاشـق و عـارف خـدا باشـد، ميتوانـد بـه ديدگاه پير برسد کل مقاله علي زيبايي در باب اين بيت ، سـخنش همـين اسـت کـه عاشـق فقط زيبايي معشوق را ميبيند (زيبايي به نقـل از نيازکرمـاني، ١٣٧٥: ١٣٧-١٢٧) و اصـولاً اهل بينش يکي هستند؛ عارف ، نقش خويش را ميشويد و خود را اصولاً کسي نميداند.
» حافظ نتيجه گيري کـرده باشـيم و بگـوييم در آن بيـت هم ، صنع را نه در معناي آفريدن ، بلکه در معناي انجام کار در نظر بگيريم کـه آفريـدن خود زيرشمول آن به حساب آيد و به اين سـخن برسـيم کـه صـنع در ايـن بيـت ، دقيقـاً معادل خَلق باشد در معناي اصطلاحي اشعري آن کلمه ، بيت را در آن صورت آن طـور ميفهميم که سودي از جلال الدين دوانـي نقـل ميکنـد و شـرح کـرده اسـت (سـودي، ١٣٦٦: ٦٨٠-١)؛ يعني هـر کـاري کـه مـن مـيکنم در دفتـر قضـا و قـدر نوشـته شـده و کارهاي من در لوح محفوظ همان است که مطابق دفتر قضا و قدر ثبت شده اسـت .