چکیده:
در کلام حضرت علی (ع) توحید که شالوده و اساس تمام معارف دینی است، از جایگاه والایی برخوردار است. ایشان درباره توحید ذاتی، صفاتی، افعالی و عبادی مباحث ارزشمندی را با زبان متعارف و مستدل در نهجالبلاغه بیان کرده است، به گونهای که علاوه بر اثبات وحدانیت خدا،هر گونه شباهت میان او و مخلوقات و نیز ترکیب در ذات را نفی میکند. از نظر حضرت، توصیف خدا با صفات محدود بشری ناصواب تلقی میشود. ایشان توحید و احکام آن را به گونهای مستدل بیان کرده است که ذهن مخاطب را یاری میدهد تا از فهم مقدمات به نتیجه دست یابد. این نوشتار با تفحص در سخنان حضرت با محوریت کتاب شریف نهجالبلاغه، مباحث توحید را از دریچه منطق و به روش توصیفیتحلیلی بررسی کرده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که سخنان ایشان از لحاظ محتوا و ساختار، منطبق با اصول و قواعد منطق است و از این طریق افقهای تازهای از نهجالبلاغه در معرض افکار ژرفبین قرار میگیرد.
In the words of Imam ʿAli (as), monotheism, which is the foundation of all religious teachings, has a high status. He has expressed valuable arguments about monotheism in the fields of essence, attributes, actions and worship in common and reasoned language in Nahj al-balaghah, so that in addition to proving the oneness of God, he denies any similarity between Him and the creatures as well as any composition in Essence. According to Imam`s speeches, describing God with limited human attributes would be incorrect. He has stated monotheism and its rules in a reasoned way that helps the audience's mind to reach a reasonable conclusion from understanding the preliminaries. This article examines the issues of monotheism through by measure of logic and in a descriptive-analytical method by studying the words of the Imam with an emphasis on the noble book of Nahj al-balaghah. The results of the research indicate that his words, in terms of content and structure, are in accordance with the principles and rules of logic, and such being the case, new horizons of Nahj al-balaghah are exposed to profound thoughts.
خلاصه ماشینی:
ایشان درباره توحید ذاتی، صفاتی، افعالی و عبادی مباحث ارزشمندی را با زبان متعارف و مستدل در نهجالبلاغه بیان کرده است، به گونهای که علاوه بر اثبات وحدانیت خدا، هر گونه شباهت میان او و مخلوقات و نیز ترکیب در ذات را نفی میکند.
حضرت علی (ع) در نامه 31 نهجالبلاغه میفرماید: اگر پروردگارت شریکی داشت، رسولان او به سوی تو میآمدند و آثار ملک و قدرتش را میدیدی و افعال و صفاتش را میشناختی؛ ولی او خدای یگانه است؛ همانطور که خودش را به این وصف توصیف کرده است 116 (سید رضی، 1388: 373).
این شناخت و معرفت خدا زمانی به کمال خود میرسد که تصدیق در پی داشته باشد؛ یعنی علاوه بر معرفت قلبی، اقرار به زبان نیز لازم است تا چنین اتفاق نیفتد که کسی از روی ستم و سرکشی، آیات خدا را انکار کند ولی در باطن به آنها معتقد باشد (همان: 242).
حضرت علی (ع) خدا را از هر توصیفی منزه میداند و علاوه بر بیان این نکته که توحید حقیقی مستلزم نفی هر گونه ترکیب و کثرتی در ذات و صفات او است، این مطلب را نیز خاطرنشان میکند که ما موجوداتی محدودیم و ذات حق نامتناهی است.
کلام مذکور نیز در قالب قیاس مرکب مفصول چنین است: - کسی که خدا را با صفات مخلوقات توصیف کند، او را به چیزی نزدیک کرده است.
کلام فوق در قالب قیاس مرکب مفصول چنین است: - اگر خدا با صفات زاید بر ذات یا صفات مخلوقات وصف شود، آنگاه محدود میشود.