چکیده:
از مباحث مهمی که در روایات شیعه آمده، لعن مخالفان اهل بیت: است. در عین حال برخی با دستاویز قراردادن چنین روایاتی قائل به جواز لعن مقدسات اهل سنت به ویژه خلفا ـبا ذکر نامـ شدهاند. این پژوهش با به کارگیری روش توصیفی، تحلیلی و استنتاجی در صدد بررسی وجود یا عدم وجود چنین روایاتی در منابع شیعه بوده و به این نتیجه دستیافته که در مکتب شیعه حتی یک روایت هم در لعن تصریحی خلفا و با ذکر نام آنها، نیامده است. ضمن اینکه چنین دیدگاهی با آیات دعوتکننده به وحدت، سیرة اهل بیت: در تعامل با خلفا همراه با انتقاد به دور از سبّ و توهین، اصل تقیه و رازداری، نحوة مراودة ائمه: و پیروانشان با بزرگان اهل سنت و... تعارض دارد. علاوه بر این، آغازگر چنین لعنی معاویه و عامل انتساب شیعه به این اتهام، بنیامیه بوده است. حتی در صورت وجود چنین روایاتی در شیعه، باید گفت که این روایات جعلیات فرقهای انحرافی بوده که همواره از سوی ائمه: نهی شدهاند و گفتار آنها فاقد اعتبار است
Among the important topics within the Shia narrations is the cursing of the enemies of the Ahlulbayt (peace be upon them). Meanwhile some have used such narrations and concluded permission of cursing the sacred things of the Sunnis, especially the Caliphs by their names. This research, using descriptive – analytical and deductive method, tries to review the existence or none-existence of such narrations in Shia narrative sources. It has concluded that in the school of Shi'ism, there is not a single narration in which the curse of the Caliphs, using their names, has been mentioned. Additionally such view is in contrary with verses of the Qur’an that calls for unity, behavior of the Ahlulbayt toward the Caliphs, which included criticism but away from false words and insult, principle of Taqiya and keeping secret, the method of the Ahlulbayt and their followers in treating the elite figures of the Sunni, and etc. In addition the one who started such a cursing was Mu’awiya and the factor accusing Shia with such accusation were the Umayyad. Even if such narrations existed in Shia sources, one must say that such narrations are the fabricated narrations that have been always forbidden by the Ahlulbayt and they are not authentic.
خلاصه ماشینی:
) با دستاويز قرار دادن اينگونه روايات و نيز برداشتهاي شخصي از آن، توهين، لعن و دشنام علني مکتب مقابل شيعه يعني اهل سنت و تقدسات آنها به ويژه خلفا را جایز دانسته و در تأييد عملکرد خود به چنين رواياتي استناد کرده و منجر به تفرقه شوند.
در ارتباط با دليل سوم که لعن مخالفين را اجماعي دانسته، هيچ دليل قطعي و مستندي وجود ندارد که چنين اجماعي در ارتباط با خلفا که از مخالفان ائمه: هستند صورت گرفته باشد، بهويژه اينکه گفته شود معصوم هم در اين اجماع وارد است.
اما به منظور نقد کلي اين دلايل و اينکه آيا لعن در روايات ائمه: در ارتباط با مقدسات اهل سنت با ذکر نام بهکار رفته است يا خير، در ابتدا بررسي دقيق روايات و تعيين حوزه و کارکرد لعن در آن ضرورت مييابد.
1. عدم تصريح به نام خلفا در روايات لعن طبق بررسي صورتگرفته در روايات اهل بيت: در منابع روايي فريقين، مشاهده شد تمامي روايات منقول در خصوص لعن مخالفان ائمه:، به صورت کلي آمده و حتي يک روايت هم در لعن علني و با ذکر نام نقل نشده است، ازاينرو، سخن افراديکه به منظور ايجاد تفرقه و از بينبردن وحدت، الفاظ و عبارات رکيکي را در لعن خلفا متذکر ميشوند و در جواز عملکرد خود، بدون استناد به ادلة استوار و منابع مستدل، براي آيات و نيز رواياتيکه با الفاظ عام و مطلق از ائمه: نقل شده، تعيين مصداق کردهاند، صحيح نخواهد بود، زيرا ظاهر قرآن و روايات تا زمانيکه قرينهاي خلاف آن يافت نشود، حجت خواهد بود.