چکیده:
هدف: محققان در این مقاله به بررسی ضرورتها و چالشهای بومیسازی برنامة درسی علوم تربیتی در ایران پرداخته و نحلههای مختلف آن را در حوزة علوم تربیتی بررسی کرده است. روش: در پژوهش حاضر از روشهای تحلیل مفهومی و قیاس نظری استفاده شده است. یافتهها: در این رویکرد با تفکیک مفاهیم مختلف در گفتمان علوم تربیتی بومی، چهار مورد از مهمترین ضرورتهای بومیسازی برنامة درسی علوم تربیتی در ایران، شناسایی و مهمترین چالشهای آن استخراج شد که عبارتند از: 1) تفابل فرهنگ اسلامی ایرانی با فرهنگ غربی، 2) فقدان دانش اسلامی پایه در اساتید علوم تربیتی، 3) نبود برنامههای درسی بومی برای علوم تربیتی، 4) عدم حمایت برخی روشنفکران ایرانی از بومیسازی علوم تربیتی و 5) حجم زیاد ترجمهها به جای اقتباس در علوم تربیتی بومی. نتیجهگیری: نقد و بررسی ضرورتها و تحلیل جامعی از چالشهای بومیسازی علوم تربیتی نشان داد با دوری از هر گونه افراط و تفریط در دانش بومی و دانش جهانی میتوان در مواجهه با فرصتها و چالشهای پیش رو، تصمیمات بهتر و مؤثرتری اتخاذ کرد وگامی در مسیر بومیسازی برنامة درسی علوم تربیتی در ایران برداشت.
Objectives: This article examines the necessities and challenges of indigenization of education in Iran and examines various aspects of it in the field of educational sciences. Method: Conceptual analysis and theoretical analogy have been used in this study. Result:In this approach, by separating different concepts in the discourse of indigenous educational sciences, four of the most important necessities of indigenization of educational sciences curriculum in Iran were identified and its most important challenges were identified as: 1) the difference of Islamic culture Persian with Western culture. 2) The lack of basic Islamic knowledge in the educational sciences. 3) Absence of native curricula for education. 4) Some Iranian intellectuals do not support localization of educational sciences. Conclusion: An overview of the needs and a comprehensive analysis of the challenges of localizing the educational sciences shows that by avoiding any kind of extremes in indigenous knowledge and global knowledge, better and more effective decisions can be made in the face of opportunities and challenges.
خلاصه ماشینی:
يافته ها: در اين رويکرد با تفکيک مفاهيم مختلف در گفتمان علوم تربيتي بومي، چهار مورد از مهم ترين ضرورتهاي بوميسازي برنامۀ درسي علوم تربيتي در ايران، شناسايي و مهم ترين چالشهاي آن استخراج شد که عبارتند از: ١) تفابل فرهنگ اسلامي ايراني با فرهنگ غربي، ٢) فقدان دانش اسلامي پايه در اساتيد علوم تربيتي، ٣) نبود برنامه هاي درسي بومي براي علوم تربيتي، ٤) عدم حمايت برخي روشنفکران ايراني از بوميسازي علوم تربيتي و ٥) حجم زياد ترجمه ها به جاي اقتباس در علوم تربيتي بومي.
(اخوي راد، ١٣٨٨: ٢٥) علوم انساني از يک سو بستر و زيرساخت توسعۀ همه جانبه و متوازن در دنياي کنوني محسوب ميشود و از سوي ديگر، علوم تربيتي نيز موقعيت خاصي را در بين تمام رشته هاي علوم انساني دارد؛ لذا بررسي علوم انساني از ديدگاههاي مختلف و تحليل آن ميتواند زمينه را براي هدايت علوم به سوي ايفاي نقش به عنوان عامل تعاليبخش فراهم کند و نتايج ارزشمندي را به ارمغان بياورد(فرزانه پور، ١٣٨٧: ٣)؛ زيرا از طريق بهبود علوم تربيتي، مسائل و تنگناهاي نظام آموزش و پرورش کشور روشن ميشود و راه حل آنها به دست ميآيد.
(علياصغري صدري و اميري، ١٣٩١: ١١١) بنابر اين ، توجه به بوميسازي برنامۀ درسي علوم تربيتي در ايران از مهم ترين مسائل روز در جامعۀ ايراني محسوب ميشود؛ زيرا از طريق تربيت ميتوان بنيانهايي در جامعه ايجاد کرد که به فرهنگ ملي و بومي و به ويژه تحقق فرهنگ اسلامي جامعه دامن بزند.