چکیده:
هدف: داوران در زمان تصمیم برای صدور حکم، گاهی دچار تحیّر میان استقلال و استبداد میشوند که تنها با شناخت ماهیت و معیارهای آن قابل تمایز است. آثار مکتوب موجود در این زمینه به استقلال قاضی، از زوایای حقوقی، فقهی و سیاسی پرداخته و فاقد بررسی برای شناخت آن دو از حیث بینشیاند. حل چنین مسئلهای در شبکهای از حوزههای مختلف امکانپذیر بود که هدف این پژوهش حل این دو راهة اخلاقی، از طریق حوزة بینشی و بر اساس منابع دینی بود. روش: روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی و کاربردی بر اساس منابع معتبر کتابخانهای بود. یافتهها: استخراج چهار معیار صحّت نگرش به مبادی وجود، شناخت ظرفیتهای تحلیلی و محدودیتهای هیجانی، شناخت حقیقی مبادی معرفت معنوی و التزام به آن، توجه به فرجام تکلیفی و تدوینی و تکوینی داوری که علاوه بر دستگاه قضایی، در تصمیمگیریهای فردی و سازمانی نیز ضروری بود. نتیجهگیری: این پژوهش، معیارها، نشانگرها و مصادیق استقلال و استبداد را با توجه به حوزة بینشی بیان کرده است تا داوران در موقعیتهای مواجه شده، توانایی خروج از این دو راهة اخلاقی را داشته باشد.
Objectives: Judges sometimes make the distinction between independence and despotism when deciding on a sentence that can only be distinguished by understanding its nature and criteria. All the written works in this field dealt with the judge's independence from legal, jurisprudential and political perspectives and lacked any insight into their understanding. It was possible to solve such a problem in a network of different domains. The purpose of this study is to solve these two ethical paths through a religious domain based on insight.Method: The research method in this study is analytical and applied based on valid library resources.Results: Extraction of four criteria: "correctness of attitude towards the origin of existence", "recognition of analytical capacities and emotional limitations", "real recognition of the origins of spiritual knowledge and its attachment", "consideration of assignment, formulation and developmental judgment" In addition to the judiciary, it was also essential for individual and organizational decision-making.Conclusion: This study stated the criteria, indicators and instances of independence and despotism with regard to the field of vision, so that the referees in the situations faced can be able to depart from these two ethical paths.
خلاصه ماشینی:
مقاله بنيادي معيارهاي بينشي حل دو راهۀ اخلاقي استقلال و استبداد fundamental Article رأي در داوري بر اساس منابع ديني ١ محمدرضا جواهري ٢ عباس عبدي ٣ ناهيد مشائي چکيده هدف: داوران در زمان تصميم براي صدور حکم ، گاهي دچار تحّير ميان استقلال و استبداد ميشوند که تنها با شناخت ماهيت و معيارهاي آن قابل تمايز است .
يافته ها: استخراج چهار معيار صحّت نگرش به مبادي وجود، شناخت ظرفيتهاي تحليلي و محدوديتهاي هيجاني، شناخت حقيقي مبادي معرفت معنوي و التزام به آن، توجه به فرجام تکليفي و تدويني و تکويني داوري که علاوه بر دستگاه قضايي، در تصميم گيريهاي فردي و سازماني نيز ضروري بود.
نتيجه گيري: اين پژوهش ، معيارها، نشانگرها و مصاديق استقلال و استبداد را با توجه به حوزة بينشي بيان کرده است تا داوران در موقعيتهاي مواجه شده، توانايي خروج از اين دو راهۀ اخلاقي را داشته باشد.
ب) روش و پيشينۀ تحقيق اين پژوهش ، تحليلي و کاربردي است که با مراجعه به منابع قرآني و حديثي معتبر در کتابخانه انجام گرفته است و به اين سؤال اصلي پاسخ خواهد داد که معيارهاي بينشي حل دو راهۀ اخلاقي استقلال و استبداد داوران بر اساس منابع ديني(قرآن کريم و روايات ائمۀ اطهار(ع)) چيست ؟ در اين رابطه ، کتابهايي از جمله : آيين داوري(يوسف زاده، ١٣٩٣) و ادب قضاء در اسلام(جوادي آملي، ١٣٩٠) و مقالاتي مانند استقلال قاضي(مدرس، ١٣٥٠) و استقلال قاضي در نظام قضايي ايران در پرتو تحولات قانونگذاري(دهقاني، ١٣٨٨)، از باب بررسي فقهي يا حقوقي يا کليات اخلاقي و رود پيدا کردهاند، ولي هيچ اثر و تأليفي در رابطه با مسئلۀ اين پژوهش مشاهده نشد.