چکیده:
هدف: مسئلۀ این مقاله، استخراج رهنمودها و دلالتهای نظریۀ جهان اجتماعی منبعث از حکمت صدرایی در نقد و بازسازی نظریۀ گفتمان لاکلا و موفه بود. بدین منظور، به بازخوانی و بازسازی تحلیل گفتمان در افق تفکر صدرایی و مبتنی بر نظریۀ جهانهای اجتماعی پارسانیا پرداخته شد؛ به نحوی که ویژگیهای کاربردی آن حفظ شود. ابتدا به تبیین تحلیل گفتمان به طور عام و تشریح دیدگاههای لاکلا و موفه به طور خاص پرداخته و در ادامه ضمن تشریح نظریۀ جهانهای اجتماعی پارسانیا، دلالتهای آن در این زمینه استخراج و بر اساس آن به بازسازی تحلیل گفتمان پرداخته شد. روش: روش تحقیق در معرفی و گردآوری نظریات، کتابخانهای و اسنادی و در استخراج رهنمودهای جهان اجتماعی، دلالتپژوهی بود. یافتهها: رهنمودهایی که نظریۀ صدرایی جهان اجتماعی برای بازسازی تحلیل گفتمان در اختیار ما قرار داد و دلالتهایی نظیر توضیح چگونگی فرایند اتحاد افراد انسانی با گفتمان، معرفی و ظرفیتهای عالم خیال در تبیین تنوع گفتمانها، تبیین اختیار انسان و نقد نفی سوژگی در تحلیل گفتمان، تبیین لوازم و مناسبات بین معانی، انگارۀ فطرت و هویت مستقل فرد و تبیین نقش او در تغییر و تحول گفتمانها. نتیجهگیری: بر اساس این دلالتها ملاحظه شد که از یک سو، تحلیل گفتمان، تجربیات انضمامی خود را در مطالعۀ نظامهای معنایی اجتماعی در خدمت توسعۀ نظریۀ جهانهای اجتماعی قرار داد و از سوی دیگر، نظریۀ جهانهای اجتماعی، اشتباهات معرفتی و نقایص فلسفی نظریۀ گفتمان را بازسازی کرد.
Objectives: The issue of this paper is to extract the guidelines and implications of the social world theory derived from Sadra's wisdom in criticizing and rebuilding the theory of Lacla and Mouffe's discourse.The research is to review and rebuild discourse analysis in Sadra's thinking horizons and based on the theory of social worlds of Parsania Master, in order to preserve its functional features. To this end, we first explicitly explained the discourse analysis in general and described the views of Lacla and Mouffe, and further elaborated on the theory of social universe of Professor Parsania, we extracted the implications of this in the field and it was based on the reconstruction of discourse analysis. Method: We introduced and compiled theories, libraries and documents, and extracted the guidelines of the social world. The practice of extracting and borrowing the guidelines from a particular philosophy or theory or framework in another is called research denomination. Results: The findings of the research included the guidelines that provided Sadae's theory of the social world to rebuild discourse analysis. The implications of explaining how the process of unity of human beings with the discourse, the introduction and capacities of the imaginary world in explaining the diversity of discourses, the explanation of human discourse and the critique of negation of subjectivity in discourse analysis, the explanation of supplies and the relationship between meanings, the notion of nature, and the individual's individual identity And explaining his role in the transformation of discourses. Conclusion: On the basis of these implications, it was observed that from one analysis of discourse, its concrete experiences in the study of social semantic systems served the development of the theory of social worlds and, on the other hand, the theory of social worlds of epistemic errors and Philosophical defects rebuild the theory of discourse.
خلاصه ماشینی:
يافته ها: رهنمودهايي که نظريۀ صدرايي جهان اجتماعي براي بازسازي تحليل گفتمان در اختيار ما قرار داد و دلالتهايي نظير توضيح چگونگي فرايند اتحاد افراد انساني با گفتمان، معرفي و ظرفيتهاي عالم خيال در تبيين تنوع گفتمانها، تبيين اختيار انسان و نقد نفي سوژگي در تحليل گفتمان، تبيين لوازم و مناسبات بين معاني، انگارة فطرت و هويت مستقل فرد و تبيين نقش او در تغيير و تحول گفتمانها.
تحليل گفتمان، جهانهاي اجتماعي، لاکلا و موفه ، پارسانيا، علوم اجتماعي اسلامي الف ) مقدمه اصطلاح «گفتمان» در چند دهۀ اخير اصطلاحي رايج و پراستفاده در شاخه هاي مختلف علوم اجتماعي و انساني شده است و «تحليل گفتمان» چه به مثابۀ روش و چه به عنوان نظريه مورد توجه پژوهشگران متعددي قرارگرفته است .
در اين باره، يورگنسن به عنوان جمع بندي بيان ميکند که : «تحليل گفتمان نه يک رويکرد واحد، بلکه مجموعه اي از رويکردهاي ميانرشته اي است که ميتوان از آنها در انواع گوناگون مطالعه ها و براي کندوکاو در قلمروهاي مختلف اجتماعي استفاده کرد.
نظريۀ جهانهاي اجتماعي پارسانيا اگر چه مفهوم جهان اجتماعي ١ بيشتر در جامعه شناسي پديدهشناختي متداول است و با مفاهيمي نظير زيست جهان و جهان زندگي قرابت معنايي دارد(پارسانيا و سلطاني، ١٣٩٠)؛ اما انتخاب اين نظريۀ پارسانيا، بدان سبب است که تقرير ايشان از جهان اجتماعي، در عين تحفّظ بر مباني حکمت اسلامي، قابليتهايي را براي مطالعۀ موضوعات اجتماعي فراهم ميکند.