چکیده:
در این تحقیق به مطالعه چگونگی اثرات تغییرات اقلیمی بر جریان رودخانههای حوضههای منتخب استان گیلان، یکی از استانهای شمالی کشور ایران برای دورهی سالهای 2020 تا 2050 و تحت سه سناریوی اقلیمی RCP2.6، RCP4.5، RCP8.5 پرداخته شد. برای این منظور از دادههای بارش و دمای 45 ایستگاه دادههای اقلیمی و 20 ایستگاه آبسنجی در دورهی 1983 تا 2013 ستفاده شد. محاسبه متوسط بارش و دما در سطح حوضهها از طریق ترسیم خطوط هم باران و هم دما با روش کریجینگ انجام گرفت. جهت تعیین معناداری روند دادههای مورد مطالعه و مقدار شیب آنها به ترتیب از آزمونهای من-کندال و شیب سنس کمک گرفته شد. نتایج نشان داد، دما طی دورهی مورد مطالعه در همهی حوضههای آبریز روند افزایشی داشته و این روند در اکثر آنها معنادار بوده است اما برای بارشها روند معناداری مشاهده نشد. همچنین آبدهی در اکثر حوضهها کاهشی بوده و در حوضههای شفارود، ناورود و چافرود این روند معنادار است. از سوی دیگر برای دورههای آینده، بارشها در هیچ یک از سناریوهای اقلیمی روند معناداری ندارند اما دما در به غیر از سناریوی RCP2.6 در سناریوهای دیگر دارای روند افزایشی است. آبدهی رودخانهها نیز در سناریوی RCP2.6 در هیچیک از حوضهها روند معناداری ندارد اما در سناریوی RCP4.5 در دو حوضهی آبریز شفارود و گشت رودخان روند کاهشی معنادار در سطح اطمینان 95 درصد دیده میشود که این روند در سناریوی RCP8.5 در حوضههای چافرود و شفارود در سطح اطمینان 99 درصد نیز معنادار میباشد.
In this essay, we investigated the effects of climate change on the rivers of selected basins of Guilan province, one of the northern provinces of Iran for the period 2020 to 2050 under three climate scenarios: RCP2.6, RCP4.5, RCP8.5. For this purpose, rainfall and temperature data from 45 climate data stations and 20 hydrometric stations from 1983 to 2013 were used. The average precipitation and temperature at basin level were calculated by drawing both Isohyet and Isothermal lines by usage Kriging method. Mann-Kendall and Sen’s slope estimator tests were used to determine the significance of the data trends and their slope, respectively. The results showed that temperature has increased in all catchments during the study period and this trend was significant in most of them but no significant trend was observed for precipitation. Discharge has also decreased in most basins and this trend was significant in Shafarood, Navrood and Chafrood basins. However, for future periods, precipitation is not significant in any of the climate scenarios, but the temperature is increasing in all scenarios except for the RCP2.6 scenario. Rivers discharge in the RCP2.6 scenario is not significant in any of the basins, but in the RCP4.5 scenario the Shafarood and Ghasht-Roodkan catchments have a significant reduction in the 95% confidence level. In the RCP8.5 scenario, the Chafrood and Shafarood basins have a 99% confidence reduction trend.
خلاصه ماشینی:
نتايج نشان داد، دما طي دوره ي مورد مطالعه در همه ي حوضه هاي آبريز روند افزايشي داشته و اين روند در اکثر آنها معنادار بوده است اما براي بارش ها روند معناداري مشاهده نشد.
در ايتاليا بررسي روند داده هاي هيدرولوژيکي ٢٣ ايستگاه آب سنجي نشان دهنده يک روند کاهشي در تمامي پارامترهاي مورد نظر در دوره زماني مورد مطالعه است که ميتوان آن را در نتيجه تغييرات جهاني يعني بارش ، تغيير کاربري زمين و افزايش مصرف آب به حساب آورد (٢٠١٧ ,Billi and Fazzini(.
از طرفي در حوضه رودخانه پينيوس با استفاده از مدل هاي (RCM-GCM( نشان داده شد، روند کلي، کاهش بارش و افزايش دما براي دوره هاي آتي (٢١٠٠-٢٠٢١) ميباشد به طوري که مقادير بارش به طور متوسط حدود ٨٠ ميليمتر کاهش مييابد و دما به طور متوسط به ميزان حدود ٢/٨١ درجه سانتيگراد افزايش مييابد که اين خود بيانگر تحت استرس بودن منابع آب اين مناطق در آينده است (٢٠١٨ ,Arampatzis et al).
اما اين تغييرات در آينده ، برروي حوضه رودخانه سرباز استان سيستان و بلوچستان که با استفاده از مدل (SDSM) مورد بررسي قرار گرفت ، نشان دهنده افزايش دما و کاهش بارندگي در دوره هاي آتي بوده و ميزان آبدهي سالانه و دبي حداکثر به دليل داشتن رابطه نزديک و مستقيم با بارش ، نسبت به شرايط تاريخي کاهش مييابند (ساراني باعطا، ١٣٩٢).
(رجوع شود به تصویر صفحه) شرح و تفسير نتايج در اين بخش از پژوهش به چگونگي تغييرات سري زماني داده هاي متوسط سالانه ي بارش ، دما و دبي رودخانه ها در سطح حوضه هاي آبريز در طي دوره ي مورد مطالعه پرداخته ميشود.