چکیده:
اندیشه درباره دنیا و آخرت، زندگی و مرگ، فنا و بقا، تداوم یا انقطاع حیات، محدود بودن هستی به جهان ماده یا امتداد یافتن آن در عالمی غیرمادی، جزء جدایی ناپذیر حیات بشری بوده است. در این پژوهش برآنیم تا رابطه میان دنیا و آخرت در عرفان اسلامی را با تکیه بر اندیشه های امام خمینی قدّس سرّه بررسی کنیم. در اندیشه عارفان، از دنیا و آخرت به عالم ظلمات و عالم نور تعبیر شده است و در واقع، در بیشتر موارد، عارفان با نکوهش عالم ظلمانی، در پی رسیدن به عالم نورانی بوده اند، اما در اندیشه امام خمینی قدّس سرّه با تاثیرپذیری از اسلام، نه تنها دنیا امری نکوهیده شمرده نمی شود، بلکه می تواند واسطه و راهی برای رسیدن به عالم نورانی و آخرت باشد.
Contemplating this world and the hereafter, life and death, mortality and immortality, continuity or discontinuity of life, the limitation of existence to the material world or its extension to the immaterial world has been an inseparable part of human life. Relying on the thoughts of Imam Khomeini, this paper examines the relationship between this world and the hereafter in Islamic mysticism. In the thoughts of the mystics, this world and the hereafter have been interpreted as the world of darkness and the world of the light. Indeed, in most cases, by denouncing the world of darkness, mystics have been seeking to reach the world of the light, but in the thoughts of Imam Khomeini, under the influence of Islam, this world is not considered as reprehensible, rather it can be a path to reach the world of the light and the hereafter.
خلاصه ماشینی:
نسبت میان دنیا و آخرت با تکیه بر مبانی عرفانی امام خمینی( محمداسماعیل عبداللهی 1 محمد کرمینیا 2 ( چکیده اندیشه درباره دنیا و آخرت، زندگى و مرگ، فنا و بقا، تداوم یا انقطاع حیات، محدود بودن هستى به جهان ماده یا امتداد یافتن آن در عالمى غیرمادى، جزء جداییناپذیر حیات بشری بوده است.
در اندیشه عارفان، از دنیا و آخرت به عالم ظلمات و عالم نور تعبیر شده است و در واقع، در بیشتر موارد، عارفان با نکوهش عالم ظلمانی، در پی رسیدن به عالم نورانی بودهاند، اما در اندیشه امام خمینی( با تأثیرپذیری از اسلام، نه تنها دنیا امری نکوهیده شمرده نمیشود، بلکه میتواند واسطه و راهی برای رسیدن به عالم نورانی و آخرت باشد.
در وصف این عالم، بابا افضل کاشانی سروده است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (بابا افضل کاشانی، 1363، ص153) و اوحدی مراغهای گفته: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (اوحدی مراغهای، 1387، ص207) اوحدی در مثنوی جام جم، عالم نور را در برابر عالم ظلمت قرار داده و عامل بازماندگی از آن را، توجه به مظاهر هستی و ظلمت میداند: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (همان، ص102) همچنانکه پیداست، کوشش بسیار عارفان برای انتقال از عالم ظلمت ـ دنیا ـ به عالم نور که جایگاه حقیقت و نور است، در شکل جدال با یکی و اظهار تمایل به دیگری نمود یافته است.