چکیده:
این مقاله با استفاده از روشهای نوین جمعیتی، میزان باروری کل و شاخصهای مربوطه را بهصورت چندمتغیری بررسی مینماید. روش مورد استفاده در این بررسی بر اساس مدل رگرسیونی بقا با بازههای زمانی مجزای افزایش در تعداد فرزندان برای هر پیشرفت موالید بهصورت جداگانه میباشد. پیشرفت موالید و یا افزایش در تعداد فرزندان عبارت است از انتقال یک زن از تولد به تولد اولین فرزند، انتقال از تولد اول به دوم، انتقال از تولد فرزند دوم به سوم و الی آخر. مدلهای مربوط به هر انتقال، بهصورت جداگانه، مجموعهای از احتمالات تولد را پیش بینی مینمایند. این احتمالات در ساختن جداول عمر چندبعدی باروری بهکار میروند. دادههای مورد استفاده، نمونه 2% دادههای خام سرشماری سال ۱۳۸۵ است و بررسی به صورت چندمتغیری باروری، هم بهصورت مقطعی و هم بهصورت نسلی انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهند که گذار باروری ایران در دو مرحله اتفاق افتاده است: 1) مرحله اول شامل محدود نمودن موالید و کم کردن تعداد فرزندان میباشد، 2) مرحله دوم شامل به تعویق انداختن فرزندآوری. در مرحله اول انتقال باروری، زنان با باروری بالا شروع به کاستن از تعداد بچههای زنده بهدنیا آمده مینمایند. در مرحله دوم، زنان با باروری پایین زمان فرزندآوری خود را به تعویق میاندازند.
This paper applies a new multivariate demographic method to study total fertility rate and its components in Iran. The method is based on discrete-time survival models of parity progression, with one such model for each parity transition. Parity transitions are transition from woman’s own birth to her first birth (0-1), from first to second birth (1-2), from second to third birth (2-3), and so on. Survival models yield probabilities of having a (first) birth by age, parity, and duration in parity. These probabilities are then used to construct multivariate multi-dimensional fertility life tables. The study uses a %2 sample of Iran’s 2006 Population and Housing Census and includes both period and cohort approaches. The analysis shows a two-stage fertility transition in Iran. Fertility control, at first stage, includes lowering and limiting fertility at higher and lower ages of reproduction. The second phase of fertility transition is to postpone the timing of childbearing. In the first stage of fertility transition, women with high fertility, diminishes their number of childbearing, while in the second fertility transition, women with low fertility postpone their childbearing.
خلاصه ماشینی:
روش توصـيه شده توسط ردرفورد١ و همکاران (٢٠١٠ و ٢٠١٣) فرصت جديدي به وجود آورده تا بـا اسـتفاده از دادههاي سرشماريها و يـا پيمـايش هـاي اقتصـادي، اجتمـاعي، جمعيتـي و بهداشـتي؛ کـه اطلاعات مربوط به اعضاي خانوار، روابط اعضاء با سرپرست خانوار و اطلاعات مربـوط بـه تعـداد فرزندان زنده به دنيا آمده و در حال حاضر زنده زنان واقع در سنين باروري و يا اطلاعات مربوط به تاريخ ازدواج اول و تاريخ تولد هر يـک از فرزنـدان بـراي زنـان ٤٩- ١٥ سـاله را جمـع آوري مينمايند؛ شاخص هاي باروري علاوه بر کـل جمعيـت بـه تفکيـک طبقـه بنـديهـاي مختلـف اقتصادي، اجتماعي، و جمعيتي نيز محاسبه گردند.
درصد فراواني (وزن داده شده) گروههاي سني زنان به تفکيک متغيرهاي اقتصادي-اجتماعي در تحليل مقطعي و نسلي: نمونۀ ٢% سرشماري سال ١٣٨٥ ايران تحليل مقطعي تحليل نسلي (به تصویر صفحه رجوع شود) منبع : دادههاي خام سرشماري ١٣٨٥ (نمونه ٢%) به منظور شناخت بهتر از تغييرات باروري در طي دورة بيست سالۀ مورد مطالعـه ، تغييـرات نسبت هاي افزايش مواليد، ميزانهاي ويژة سني باروري، ميانگين سـن فرزنـدآوري، و ميـانگين فاصلۀ بين مواليد مورد بررسي قرار ميگيرد.
روششناسي مورد استفاده در اين پژوهش همۀ شاخص هاي باروري شامل ، ميـزان بـاروري کل ، نسبت هاي افزايش مواليد، ميـزانهـاي ويـژة سـني بـاروري، ميـانگين سـن فرزنـدآوري و ميانگين فاصله بين مواليد را علاوه بر اينکه براي کل جمعيت محاسـبه مـينمايـد بـه تفکيـک متغيرهاي اقتصادي- اجتماعي نيز ارائه ميدهد.