چکیده:
تاریخگذاری قرآن کریم معیار و ابزار مناسبی برای تصحیح یا تصدیق روایات، اسباب نزول، ترتیب نزول، مکی و مدنی و تاریخ پیامبر (ص) است. مقاله پیش رو با روش تحلیلی و توصیفی و با هدف آشنایی با مبانی و معیارهای درست و مؤثر تاریخگذاریقرآن کریم به بررسی روشهای تاریخگذاری مفسران تنزیلی پرداخته است تا به مدد آن بتوان به بررسی راهکارها و امکان نگارش تفاسیر جدید بر مبنای ترتیب نزول، تشریح و بیان فایده موارد مرتبط همت گماشت. نتیجۀ پژوهش آن است که این نظریات به تنهایی نمیتوانند روش جامعی را برای تاریخگذاریقرآنکریم پیشنهاد کنند. نظر برگزیده بر این فرآیند ترکیبی اجتهادی متمرکز است که میتواند با تکمیل مطالعات رجالی، درایهای، تاریخی از لحاظ احتمالات آماری و ریاضی، راه گذار به تاریخگذاری سور را هموار سازد.
خلاصه ماشینی:
تاريخ گذاري قرآن کريم به معناي تعيين محدودٔە زماني نزول سوره ها و يا بخش هايي از يک سوره ، بر مباني و منابعي استوار است که مهم ترين آن ها توجه به روايت هاي ترتيب نزول ، مکي و مدني، اسباب نزول ، اقوال تاريخي و توجه به ويژگيها و ضوابط سور مکي و مدني است (پهلوان و ديگران ، ١٣٩٣ش ، ٢٨).
بررسي تفاسير تنزيلي نشان ميدهد که مفسران به منظور دست يابي به ترتيب نزول سوره ها چهار شيوه داشتهاند: برخي مانند عزت دروزه ، سميح نزال و مقصود فراستخواه به سياق اصالت داده اند؛ گروه دوم فقط به روايات نزول توجه کرده اند که مي توان به جلال الدين فارسي اشاره نمود.
اين گروه روايات ترتيب نزول و اسباب نزول را مورد نقد قرار داده و معتقدند راويان ، نزول آيات را دربارٔە وقايع به طور مستقيم از پيغمبر (ص ) نشنيده و نقل نکرده اند؛ روايات ترتيب نزول نيز ارزش نقل تاريخي ندارند؛ زيرا ابن عباس به دليل درک اندک زمان حيات پيامبر اکرم (ص ) در نزول اين همه سوره هاي قرآني حاضر و شاهد نبوده است .
به باور اين گروه در شناسايي سور مکي و مدني بايد به مضمون و اسلوب آنها توجه داشت ؛ همچنين از سياق آيات قرآن در رد يا قبول روايات مکي و مدني استفاده ميکنند و از قرار دادن برخي سوره ها در شمار سور مکي ابا ندارند؛ هرچند اين گونه سوره ها در ترتيب معتبر جزء سوره هاي مدني آمده باشد (جابري، ٢٠٠٨ م ؛ آل غازي، ١٣٨٢ق ).