چکیده:
هدف:اندیشههای اسلامی در سطوح مذهبی، اجتماعی و سیاسی تحت تأثیر جریانهای متفاوت و به اشکال گوناگون ترویج میشوند. یکی از جریانهای اصلی اسلامگرا که به صورت پوشیده و گسترده فعالیتهای دعوت خود را در سطح جهانی انجام و جمعیتهای میلیون نفری را اجتماع بخشیده، جماعت تبلیغی نام دارد. شناخت سطوح متفاوت عملکردی و گفتمانی این جماعت بر حسب الگویی آکادمیک است .
روش: با استفاده از نظریه گفتمان انتقادیفرکلاف (2001) و با تحلیل منبع تبلیغی (کتاب تبلیغ آسان میشود) بوده است.
یافتههای پژوهش: حاکی از آن است که ارزشهای گرامری-متنی و گفتمانی این جماعت بر عملکرد آنان در حوزه اجتماعی و ایدئولوژیک تاثیر گذار بوده است.
نتیجهگیری:نیز نشان می دهد که ارزشهای گرامری-متنی و گفتمانی جماعت تبلیغ، منجر به کنارهگیری آنان از سیاست و میل گروه به دعوت، سفر و تبلیغ اصول عقیدتی از طریق شیوههای مردمگرایانه و غیررسمی بوده است. گردآوری دادههای این نگاشته نیز بر مبنای مطالعات کتابخانهای و بر مبنای روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است.
Objective: Islamic ideas are promoted at different religious, social and political levels under the influence of different currents. One of the main Islamist currents that has carried out its covert and widespread activities around the world and has gathered populations of millions is called the Tablighi Jamaat. Recognition of different levels of performance and discourse of the Tablighi Jamaat is based on an academic model. Method: The study uses the theory of critical discourse by Fairclough (2001) and source analysis of Tablighi Jamaat as its methodology. The data collection of this article is based on library studies and descriptive-analytical method. Results: It indicates that the grammatical-textual and discourse values of this group have influenced their performance in the social and ideological spheres. Conclusion: It also shows that the grammatical-textual and discourse values of the Tablighi Jamaat have led to their withdrawal from politics and the group's desire to invite, travel and propagate ideological principles through populist and informal methods.
خلاصه ماشینی:
در این نگاشته تبیین شده که ارزشهای واژگانی و گفتمانی جماعت تبلیغی، منجر به ارزشهای اجتماعی و ایدئولوژیک این گروه شده و با نفی امر سیاسی و معرفی امر مذهبی و تبلیغی بهعنوان اولویت عملکردی، گفتمان این گروه را شکل بخشیده است.
این الگو از متن و سخن به معنای واژگانی و متنی عبور کرده و درصدد ارتباط مابین روابط اجتماعی و پیامهای ارتباطی- گفتمانی در یک متن است و گفتمان را در بستر امر اجتماعی و جامعهشناختی مورد مطالعه قرار میدهد Fairclough,1995)).
این امر در مبحث دعوت 1 مطرح میشود که بهعنوان عنصر مرکزی گفتمان این جماعت است و با تأکید و استناد به آیات قرآنی و خوانشی تبلیغی و گزینششده از روایات سنت نبوی صورت میگیرد (Sikand 2002:12).
از منظر جماعت این وظیفه برحسب الگوی اختصاص وقت معرفی میشود (inter-islam, 2011) در طول سفرهای دعوت و تبلیغی، اعضای جماعت مجموعهای از حمایتهای اخلاقی و روانی خاص را نیز از یکدیگر کسب کرده و افراد به تغذیه تبلیغی خود از منظر معنوی نیز مبادرت میکنند (Agwani,1986:43).
1. در تبیین ارزش اصلاحی گفتمان جماعت تبلیغی، باید اشاره کرد که بهواسطه نگرش غیرسیاسی این جماعت، اصلاحات درخواستی آنان منحصر به الگویی اعتقادی و مذهبی است و به امر سیاسی و اجتماعی ارتباطی ندارد.
در این حوزه مفهوم استغفار و هدایت بیان مدنظر قرار میگیرد که اصلاح اشتباهات زندگی فردی است و به سوی زندگی خاص تبلیغی سوق مییابد(Ibid:25,26) آنان امر تبلیغ را گامی برای اصلاح و بازگشت فرد معرفی میکنند.