چکیده:
نظام اجباری به تقلید از اروپا و در راستای تقویت بنیه دفاعی و ایجاد ارتشی قدرتمند در دوران قاجار، وارد نظام حقوقی ایران شد. البته نحوه برخورد فقیهان با تصویب و اجرای قانون خدمت نظام اجباری متفاوت بوده است؛ تصویب قانون خدمت نظام اجباری با موافقت و بلکه حمایت فقهایی از جمله امام جمعه خوئی و مدرس همراه بود، ولی در اجرای آن، ظاهراً مخالفتهایی توسط برخی از فقیهان، از جمله حاجآقا نورالله اصفهانی و میرزا صادق تبریزی رخ داد. همین امر این پرسش را مطرح میکند که موضع فقهای امامیه در قبال موضوع مذکور، چه بود و چه ادله فقهی در خصوص آن ارائه میشد. این مقاله در جهت پاسخ به این سؤال، با شیوهای توصیفی تحلیلی به بررسی موضوع پرداخته و به این نتیجه رسید که علما از جهت شرعی هیچ مخالفتی با خدمت نظام اجباری نداشتند، بلکه اصولاً حامی تصویب و اجرای آن بودند. مخالفتی که توسط برخی علما در مرحله اجرای نظام اجباری گزارش شده، با اهدافی همچون مبارزه با سیاستهای ضددینی رضاشاه در پوشش نظام اجباری و هماهنگ ساختن مردم علیه وی بوده است. ناآشنایی مردم با نظام جدید، تسلط بر ارتش و بهکارگیری آن در اهداف ضددینی توسط رضاشاه، برخورد خشن و نامناسب مأموران سربازگیری و فساد افسران ارتش از جمله دلایل دیگر مخالفت فقهای امامیه با خدمت نظام اجباری بوده است.
During the Qajar era, conscription entered the Iranian legal system, in imitate Europe in order to strengthen the defense and build a strong army. The operation of Religious scholars with conscription’s approval and implementation were different; most scholars including the Imam Jome Khuee and Martyr Moddares was Agree and also support the Approval of conscription’s law. But some scholars including Haj Aqa Noorollah Esfahani and Mirza Sadiq Tabrizi apparently disagree with Implementation of this law. These two different positions raise the question: what was the view of the Religious scholars towards this law and what jurisprudential reasons did they have. This article for responding this question investigate this issue with an analytical and descriptive method and concludes that Religious scholars didn’t have any religious disagreement with conscription but they also supported its approval and implementation. But the disagreement by some scholars that has been reported during the implementation of this system, was aimed at combating Reza Shah's anti-religious policies by cover of conscription and coordinate people against him. People's unfamiliarity with the new system, Reza Shah's mastering on the army and using it for anti-religious purposes, are the other reason of religious scholars' disagreement.
خلاصه ماشینی:
مواضع فقها در قبال تصويب و اجراي قانون خدمت نظام اجباري (با تأکيد بر مواضع شهيد مدرس و حاجآقا نورالله اصفهاني) (١٢٩٤-١٣٢٠ش) سيدمحمدهادي راجي * تاريخ دريافت : ١٣٩٩/٠٣/١٤ حسين احمدي ** تاريخ پذيرش : ١٣٩٩/٠٦/٢٨ چکيده نظام اجباري به تقليد از اروپا و در راستاي تقويت بنيه دفاعي و ايجاد ارتشي قدرتمند در دوران قاجار، وارد نظام حقوقي ايران شد.
البته نحوه برخورد فقيهان با تصويب و اجراي قانون خدمت نظام اجبـاري متفاوت بوده است ؛ تصويب قانون خدمت نظام اجباري با موافقت و بلکه حمايت فقهايي از جمله امام جمعه خوئي و مدرس همراه بود، ولي در اجراي آن، ظاهرا مخالفت هايي توسـط برخـي از فقيهـان، از جمله حاج آقا نورالله اصفهاني و ميرزا صادق تبريزي رخ داد.
انتخاب بازه زماني مذکور بدين جهت اسـت که برخي از مهم ترين حوادث پيرامون خدمت وظيفه در اين دوران اتفاق افتـاده اسـت ؛ تصويب قانون «خدمت نظام اجباري» در سال ١٣٠٤ و پس از مدت کوتاهي اجـراي آن براي اولين بار، مواضع گوناگون فقها را به همراه داشته است .
به اين ترتيب ملاحظه مي شود که تصويب قانون خدمت نظام اجباري، با حمايت فقيهـي همچون شهيد مدرس انجام شد و علماي حاضر در مجلس شوراي ملي نـه تنهـا بـا لايحـه مذکور مخالفت نکرده ، بلکه از طرف آنها تشويق و حمايت نيز صورت گرفته است .