چکیده:
هدف پژوهش: تعیین میزان اثربخشی گروه درمانی با رویکرد یکپارچه توحیدی بر دلزدگی زناشویی زنان متأهل،میباشد.
روش پژوهش: پژوهش در قالب یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری یک ماهه انجام شد. افراد انتخاب شده روش جایگزینی تصادفی در دوگروه 12 نفره شامل گروه آزمایشی و گروه گواه قرار گرفتند. قبل از شروع مداخلات درمانی، برای هر دو گروه آزمون دلزدگی زناشویی پاییز (1394) اجرا شد. پس از آن، برای گروه آزمایشی 10 جلسه گروه درمانی یکپارچه توحیدی و برای گروه کنترل نیز 10جلسه گفتگوی آزاد انجام گردید. پس از پایان مداخله درمانی و یک ماه بعد برای پیگیری، مجددا هر دو گروه مقیاس فوق را که ابزار اندازهگیری پژوهش حاضر بود، تکمیل نمودند. جامعه آماری24، نفر از زنان متاهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره خانواده پیوند انجمن اولیاء و مربیان شهرستان نقده به عنوان نمونه در دسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. این افراد از بین کسانی انتخاب شدند که بهخاطر مشکلات خانوادگی و اختلاف با همسر به این مرکز مشاوره مراجعه کرده بودند و در مقیاس دلزدگی زناشویی نمره بالایی گرفته بودند. تجزیه و تحلیل ،دادههای بهدست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس و با بهره گیری از نرم افزار spss-24 تحلیل شدند.
یافتههای پژوهش: نتایج نشان داد که میزان دلزدگی زناشویی در گروه آزمایشی بعد از مداخله گروه درمانی یکپارچه توحیدی به طور معناداری پایینتر از گروه گواه است (01/0). لذا با توجه به یافتهها، مؤثر بودن گروه درمانی یکپارچه توحیدی تأییدگردید.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش و مؤثر بودن گروه درمانی یکپارچه توحیدی، و متناسبی بودن آن با فرهنگ و مذهب کشورما پیشنهاد میشود، مشاوران خانواده برای کاهش مشکلات خانوادگی و دلزدگی زناشویی، از این رویکرد استفاده نمایند.
کلید واژهها: رویکرد یکپارچه توحیدی- دلزدگی زناشویی
The purpose of this study was to compare the efficacy of monotheistic integrated approach and emotion-centered group therapy on positive emotions towards married spouse referred to Naqadeh Parent Transplantation Family Counseling Center. The research method was semi-experimental and pre-test-post-test design with control group was used. The statistical population of this study was married women referred to Naqadeh Parent Relationship Family Counseling Center. The sample consisted of 36 married women who were selected by available random sampling method and were randomly assigned into two experimental and one control group. Experimental groups were treated in 9 sessions of treatment group but the control group remained on waiting list and no treatment intervention was performed on them. Data were analyzed using SPSS-24 software. Mixed two-way analysis of variance showed that the level of positive feelings toward spouse in both experimental groups was significantly higher than the control group after the intervention (p . Considering the characteristics of this medical system in its heart, it can be said that this approach can increase the general level of mental health of a person in strengthening positive feelings towards himself and his spouse and treatment and reduce individual and family problems (including Marital boredom) be effective