چکیده:
مقدمه: مطالعات اخیر حاکی از تأثیرپذیری نحوهی تنظیم حریم خصوصی از بافتار فرهنگی-اجتماعی است. هدف از این مطالعه بررسی ساختار معنایی حریم خصوصی در فرهنگ ایرانی بود.
روش: در یک مطالعهی مقطعی 100 نفر (40 نفر در مرحلهی یکم و 60 نفر در مرحلهی دوم) از جمعیت عمومی به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. در گام نخست از طریق تکلیف تولید واژگان تداعی شده، 9 واژهی پرتکرار متداعی با حریم خصوصی استخراج شد. در مرحلهی دوم نیز طی تکلیف مشابهت قضاوتشده، درجهی ارتباط دوبهدوی واژگان مزبور مورد ارزیابی شرکتکنندگان قرار گرفت.
یافتهها: نتایج تحلیل تناظر حاکی از نگاشت مؤلفهها بر روی دو بُعد است. بدینگونه که مؤلفههای مستخرج برحسب مبنای فردگرایانه و جمعگرایانهی خود در ارتباط با حریم خصوصی قرار گرفته است. درحالیکه مؤلفههای فردگرایانه بازنمود مبانی جهانشمول حریم خصوصی است، مؤلفههای جمعگرایانه بیانگر تأثیرات فرهنگی در تعریف حریم خصوصی است.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه در قالب مبانی جهانشمول و فرهنگ بستهی حریم خصوصی مورد بحث قرار گرفته است.
Introduction: Recent studies showed the effect of socio-cultural context on how to set privacy. The aim of this study was to investigate the semantic structure of privacy in Iranian culture. Method: In a cross-sectional study 100 (40 people in the first phase and 60 people in the second phase) were selected using convenience sampling method. In the first phase through producing the associative terms task, 9 most-frequent words was extracted that were associated with privacy. In the second phase the participants were evaluated the pair relationship between these words with using judged-similarity task. Results: Correspondence analysis results indicate that the mapping of components in two dimensions. So that extracted components related with privacy on its individualistic and collectivistic basis. While the individualistic components express the universal principles of privacy, collectivistic components is a sign of cultural influences in defining of privacy. Conclusion: Results are discussed in terms of the universal and culture-bond basis of privacy.
خلاصه ماشینی:
ساختار معنايي حريم خصوصي در فرهنگ ايراني: مطالعه اي بر مبناي تحليل تناظر تاريخ دريافت مقاله : ٩٦/٣/١٢ تاريخ پذيرش مقاله : ٩٦/٦/٢٠ عباس ذبيح زاده ١*، محمدعلي مظاهري ٢، جواد حاتمي ٣، ليلي پناغي ، 4 5 محمدرضا نيک فرجام چکيده : مقدمه : مطالعات اخير حاکي از تأثيرپذيري نحوه ي تنظـيم حـريم خصوصـي از بافتـار فرهنگـي - اجتماعي است .
مفهوم سازي آلتمن ٨ (١٩٧٧) از حريم خصوصي با تأکيـد روي تعامـل هـاي اجتمـاعي و تئـوري وستين ٩ (١٩٦٧) با تأکيد روي اطلاعات شخصي، از ديدگاه هاي نظري بنيادي در توصيف و تشـريح 1 Danziger 2 semantic domains 3 Romney, Boyd, Moore, Batchelder & Brazil 4 privacy 5 environmental psychology 6 Burgoon 7 Gifford 8 Altman 9 Westin مفهوم حريم خصوصي، ابعاد و کارکردهاي آن هستند.
رنگ و بوي ديني حريم خصوصي در اين فرهنگ تا حدي است که از ديربـاز چالشـي ذيـل عنوان «حق يا حکم بودن حريم خصوصي» مورد توجه فقها و حقوق دانان ايراني بـوده اسـت (بـه - 1 Kitayama & Cohen 2 self 3 independent 4 dependent 5 Markus 6 Hofsted 7 Duffy & Uchida 8 Joinson & Paine عنوان نمونه ، انصاري، ١٣٨٣؛ قنواتي و جاور، ١٣٩٠؛ شهباز و مسعوديان ، ١٣٩١).
بر اين اساس مطالعه ي حاضـر در چهـارچوب رويکردي فرهنگ نگر در حوزه ي مطالعات شناخت اجتماعي، با تعريف دامنه ي معنايي واژه ي حـريم خصوصي از طريق قضاوت هاي نمونه اي از جمعيت ايراني و سپس نگاشت مکاني ١ آن ها نسـبت بـه يکديگر در يک فضاي اقليدسي و دوبعدي ٦، به بررسي نحوه ي بازنمايي مفهومي حريم خصوصـي و ساختار معنايي متناظر با آن در اين فرهنگ ميپردازد.