چکیده:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین نقش هوش فرهنگی و هوش اجتماعی بر سبک تصمیمگیری کارکنان دولت انجام شده است. روش: روش پژوهش همبستگی مبتنی بر رگرسیون است. جامعه آماری این پژوهش شامل ۶۰۰ نفر مدیران و کارکنان ادارات دولتی شهر بابل در سال 1396 میباشد. حجم نمونه با روش تصادفی طبقهای نسبی و بر اساس جدول کرجسی– مورگان به تعداد ۲۳۵ نفر انتخاب گردید. داده ها با استفاده از سه پرسشنامه استاندارد- هوش فرهنگی ارلی و آنگ (2۰۰۳)، هوش اجتماعی ترمسو سیلورا، مارتین یوسن و داهل (2001) و سبک تصمیمگیری اسکات و بروس (۱۹۹۵) جمع آوری گردیده است. یافتهها: یافته های تحقیق نشان داد که بین هوش فرهنگی (0.05 >p ؛ r=0.179) با سبک تصمیم گیری کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. میانگین هوش فرهنگی(60<M )و سبک تصمیمگیری (75<M ) کارکنان از حد متوسط بالاتر است اما میانگین هوش اجتماعی (84>M ) کارکنان از حد متوسط پایین تر است. نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که هوش اجتماعی و هوش فرهنگی قادر هستند به میزان 67 درصد سبک تصمیمگیری کارکنان را تبیین و پیش بینی نمایند که بالاترین آن مربوط به هوش اجتماعی با ضریب بتای سبک تصمیم گیری کارکنان را تبیین و پیش بینی نمایند که بالاترین آن مربوط به هوش اجتماعی با ضریب بتای 0.496 میباشد. نتیجهگیری: در دنیایی با عدم اطمینان بالا، مدیران باید به هوش فرهنگی، هوش اجتماعی و تقویت مولفههای آن برای انتخاب سبک تصمیمگیری مطلوب، توجه ویژه نمایند.
Purpose: The purpose of this study was to investigate the correlation between cultural intelligence and social intelligence with decision making style of managers and employees of government departments of Babol city. Method: The research method is correlation based on Regression. The statistical population of this research includes 600 managers and employees of government departments of Babol in 2017. The sample size was selected by stratified random sampling method and based on Morgan's Morgan table 235 peaple. data were collected using of three questionnaires- Early and Ang cultural intelligence (2003); Tromso Silvera, Martin Yousen and Dahl Social Intelligence (2001) and Scott and Brose decision making style (1995). Results: The findings showed that there is a positive and significant relationship between cultural intelligence (r = 0.179; p 60) and decision making style (M >75) of managers are higher than average, but the average social intelligence (M < 84) is lower than average. the results of simultaneous regression analysis showed that social intelligence and cultural intelligence can explain and predict %67 of decision makers' style, the highest of which is social intelligence with beta coefficient of 0.496. Conclusion: in a world with high and uncertainty, managers should pay special attention to cultural intelligence, social intelligence and its components to select the desired decision making style.
خلاصه ماشینی:
يافته ها: يافته هاي تحقيق نشان داد که بين هوش فرهنگي (٠,٠٥ > p ;٠,١٧٩ = r) و هـوش اجتماعي (٠,٠٥ > p ;٠,٣٨٣ = r) با سبک تصميم گيري کارکنان رابطـه مثبـت و معنـاداري وجود دارد.
Data were collected using three questionnaires - Early and Ang cultural intelligence (2003); Tromso Silvera, Martin Yousen and Dahl Social Intelligence (2001) and Scott and Brose decision making style (1995).
قادري (١٣٩٠) پژوهشي با عنوان «بررسي بين هوش فرهنگي و سبک تصميم گيـري مـديران مدارس راهنمـايي» انجـام داده انـد و نتـايج نشـان مـيدهـد کـه بـين هـوش فرهنگـي و سـبک تصميم گيري مديران مدارس رابطه معناداري وجود دارد.
در پـژوهش مشبکي و راموز (١٣٩٠) با عنوان « بررسي ميزان هـوش فرهنگـي بـر عملکـرد وظيفـه مـديران »، يافته هاي حاصل از تحقيق نشان ميدهد که بين هوش فرهنگي و عملکرد وظيفه اي مديران رابطـه مثبت و معنيداري وجود دارد.
مقدمي، حميدي زاده و چاوشـي در سال ١٣٨٩ در پژوهشي با عنوان «هوش اجتماعي مديران و نقـش آن در بهبـود رفتـار شـهروندي سازماني کارکنان » به اين نتيجه دسـت يافتنـد کـه بـين هـوش اجتمـاعي مـديران و بهبـود رفتـار شهروندي سازماني، رابطه مثبت و معناداري وجود دارد.
در اين راستا فرضيات و سؤال هاي زير ارائه گرديده است : - بين هوش فرهنگي و سبک تصميم گيري کارکنان ادارات دولتي رابطه معناداري وجود دارد.
بحث و نتيجه گيري اين پژوهش با هدف تعيين نقش هوش فرهنگي و هـوش اجتمـاعي در سـبک تصـميم گيـري مديران انجام شده است .