چکیده:
غلامان تحت فرمان آلبتکین در حرکت گروهی خویش مستقل از دولت سامانیان به منابع مالی معینی اتکا نداشتند. از اینرو از بدو حرکت و استقرار در شهر غزنه(351ق) منابع مالی مورد نیاز خود را بر پایه نظام غنایم بنا نهادند، منتها گروه های هدف آنان بیشتر از غیرمسلمانان هند بود، که از این منظر به غنیمت گیری آنان مشروعیت دینی نیز می بخشید. این روند با یک دوره وقفه در دوره چند تن از جانشینان آلبتکین؛ با روی کار آمدن سبکتکین(387ـ 366ق) از سر گرفته شد و در زمان سلطان محمود(421ـ 388ق) به مهترین جز سازنده منابع اقتصادی آنان درآمده بود. سوال اساسی این است که چرا اقتصاد غزنویان در دروه متقدم در جهت اتکا به نظام غنایم سوق داده شد؟ فرض های بدیهی این است که انگیزه های دینی یا به اصطلاح جهاد در راه خدا و گسترش دین اسلام و نیز انگیزه های اقتصادی و غارت ثروت هندوستان در این زمینه اثرگذار بوده است. جستار حاضر با روش توصیف و تحلیل تاریخی ضمن اعتبارسنجی انگیزه های فوق، عامل مهم دیگری، یعنی تغییر در مناسبات زمینداری غزنویان، در نتیجه اصلاحات امیر سبکتکین در ممانعت از اشتغال سپاهیان به زراعت و لغو مالکیت آنان بر زمین را به عنوان عامل بدیل در این زمینه بدست داده است.
The slaves under Alpetikin did not rely on certain financial resources in their group movement independent of the Samanid government. Therefore, from the beginning of moving and settling in Ghazni city (351 AH), they based their required financial resources on the system of booty. However, their target groups were more than non-Muslims in India, which in this sense also gave their plunder religious legitimacy. This process is accompanied by a period of interruption in the period of several of Alpetikin successors; It resumed with the coming to power of Sabuktikin (386-366 AH). And in the time of Sultan Mahmud (388-421 AH) it had become the most important component of their economic resources. The main question is why the economy of Ghaznavids in the early period was driven to rely on the system of booty? The obvious assumptions are that religious motives or so-called jihad in the way of God and the spread of Islam, as well as economic motives and the plunder of India's wealth have been effective in this regard. The present paper uses historical description and analysis method, while validating the above motives, has presented another important factor, namely the change in Ghaznavid land relations as an alternative factor in this field as a result of Amir Sabuktikin reforms in preventing the troops from engaging in agriculture and revoking their land ownership.
خلاصه ماشینی:
عبـدالجبار زینتی(یـازینبی) علوی(عـوفی، ١٣٦١: ٥٢٦) از شـاعران ایـن دوره نیـز در همین وصف سروده بود: ایــا شــهریاری کــه گــرد ســپاهت همه چشـم دیـن را کنـد توتیـائی مگر نذر داری که هر مه کـه نوشـد شهر را ببنـدی و شـهری گشـایی عنصری(١٣٦٣: ١٤٠) نیز بر انگیزه های دینی سلطان محمود چنین اشاره کرد: گشـاد شـاه خراسـان همـه ز بهـر خـدای چنین نکرد به گیتی کس از شمار بشـر بهَ بسـت رهگـذر دیـو و بـیخ کفـر بکنـد به جـای بتکـده بنهـاد مسـجد و منبـر نجست از این همه کافرستان که ویران کرد به جز رضای خـدا و رضـای پیغمبـر همچنین فرخی سیستانی(١٣١١: ٣٦٧) نیز او را سلطانی «غـزا پیشـه » توصـیف کـرد، بـه طوریکه در نظر وی غزای هند بر هر نعمت ، موهبت ، و آسایشی ارجحیت داشت : غزو است مرا پیشه و همواره چنـین بـاد تا من بوم از بدعت و از کفر جهانشوی کـــوهُ دَره هنـــد مـــرا ز آرزوی غـــزو خوشتر بود از باغ و بهار و لب مـرزوی گذشته از آن که مدیحه سـرایان وانمـود کردنـد سـلطان محمـود از روی ایمـان و اعتقـاد مذهبی دست به چنین غزواتی زده ؛ اما در همین ارتبـاط یکـی از انگیـزه هـای وی در انجـام سنت غزا کسب رضایت ضمنی خلیفه به عنـوان عـالیتـرین مرجـع دینـی جهـان اسـلام و فزونی اعتبار سیاسی خویش نزد وی و جامعـه مسـلمان بـوده اسـت .