چکیده:
هدف این پژوهش تبین راهبردها و پیامدهای کنشهای اعتراضی غیررادیکال در سازمانها است. این پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد و مدل پارادایمی سیستماتیک استراوس و کوربین انجام شده است. در این راستا، مصاحبههای عمیق با استفاده از نمونهگیری نظری با تکنیک گلوله برفی با متخصصان و نخبگان جامعه شناسی، مدیرانی که در معرض عصیان سازمانی بودهاند و همچنین خود عصیانگران صورت گرفت. تعداد نمونهها تا زمانی ادامه پیدا کرد که پاسخها به مرحله اشباع رسید (با تعداد 12 مصاحبه). تجزیه و تحلیل دادهها، طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام و سپس بر اساس مدل نظریه داده بنیاد، راهبردها و پیامدهای حاصل از کنشهای اعتراضی غیررادیکال تبیین شد. راهبردها در پنج بعد شامل " اعتراض نمادین، نقش هنجارها، اعتراض پنهان، شکستن مشروعیت سازمان و سکوت سازمانی" و پیامدهای حاصل، شامل چهار محور "کاهش بهره وری، رفتار ضد تولید، خشونت مخفی و سو رفتار شهروند سازمانی" میباشد.
خلاصه ماشینی:
افزايش شمار نافرمانيها، شورش ها و سرپيچيهاي داخلي به ويژه در چند دهه گذشته ، به عنوان يکي از دغدغه هاي اصلي سازمان ها، سبب شده است که مديريت ها با توجه به اين که توليد و سازماندهي را در خطر ميبينند، به گونه هاي مختلف عصيان در سازمان توجه بيشتري نمايند.
درطول دو دهه آخر سده بيستم ، نگرش کلي در آثار سازماني و علوم اجتماعي بر آن بود که کنش هاي اعتراضي نيروي کار با بحراني شديد و فراگير روبرو شده است .
در ايران نيز به ويژه چند دهه اخير نيز کنش هاي اعتراضي نيروي کار بر روش هاي مسالمت جويانه و بيان سمبوليک خواسته ها متمرکز شده است .
در تحقيقاتي که طي سال هاي اخير روي جنبش هاي اعتراضي نيروهاي کار انجام شده تمرکز بر روي اعتراض هاي سخت و راديکال بوده است ليکن اين پژوهش براي اولين بار بر اعتراضاتي تکيه دارد که به صورت نرم و نمادين انجام ميپذيرد.
به طور پيوسته سازمان ها مترصد وقوع اعتراضات قهرآميز و راديکاليزه در سازمان خود بوده اند که اغلب پژوهش هايي نيز در زمينه اعتراضات قهرآميز اعم از شورش هاي نيروهاي کار، اعتصاب ، تحصن ، رفتارهاي ضدتوليد و انحرافي در سازمان ها نيز انجام شده است (٢٠٠٣ ,Silver).
براي تشريح بدين منظور و براي جمع آوري داده ها از ابزار مشاهده کنش هاي سازماني مربوط به موضوع تحقيق و مصاحبه اکتشافي از نخبگان علوم اجتماعي، مديريت ، رفتارسازماني، هم چنين مديران در معرض عصيان و خود افراد عصيانگر استفاده شده است .