چکیده:
یکی از ارکان اساسی شعر فرم بوده و فرم فراتر از قالب و شکل ظاهری شعر است به همین دلیل غزلهای بسیاری از شاعران علیرغم داشتن شکل ظاهری یکسان، با یکدیگر متفاوت هستند. در واقع فرم به عنوان یکی از ارکان اساسی شعر، مجموعهی پیوستهای از قالب، زبان، تصویر و موسیقی شعر است.
نوآوری در فرم، یکی از هنجارگریزیهایی است که شاعران برای بیان محتوا از آن بهره میگیرند و صاحب سبک خاص شعری و خاصه در غزل میگردد. آرش آذرپیک از غزلسرایان معاصر است که برای ایجاد فضایی تازه در غزل با انواع نوآوریها در فرم غزل، دست به هنجارشکنی در قالب سنتی غزل زده است. انواع نوآوریهای آذرپیک در غزل، در این پژوهش مورد بررسی قرار خواهد گرفت و مشخص خواهد شد که اشعار آذرپیک از لحاظ فرمی هوای تازهای را وارد غزل معاصر کرده است و میتوان او را یک شاعر نوگرا به شمار آورد.
خلاصه ماشینی:
(5-1) بررسی فرم در غزل آذرپیک: نوآوریهای آرش آذرپیک، تنها به «عدم کاربرد کلمات مخفف و شکسته در بافت اثر و به حداقل ممکن رسانیدن ترکیبسازیهای ادیبانه برای رسیدن به دکلماسیون طبیعی زبان، به حداقل ممکن رسانیدن آرایهها و ایماژههای کلاسیک برای نزدیکی فضا و بیان شعر به طبیعت خالص زبان گفتار» (مولانا،1398: 89) محدود نمیشود.
افزون بر زبان و بیان گفتاری و نحوهی نگرش انسانمدارانه و جنس سومی به جنسیت زن و مرد و ایجاد فضایی نو و متنوع در غزل، آذرپیک نیز مانند هر شاعری همراه و همگام با زمان و عصر خود در پی افکندن ساختار و بنایی نو در شعر فارسی است؛ به همین دلیل وی ضمن حفظ قالب غزل، در فکر ارائهی فرم نو و نوآوری در صورت غزل نیز هست؛ و شعرهای خوب و موفق وی دارای فرم و ساختی واحد و منسجم و محکم است که در ذیل به چند مورد اشاره میشود: (5-1-1) نوشتن غزل به صورت شعر نیمایی: نیما یوشیج شکل نوشتاری شعر گذشته را به هم ریخت و با بر هم زدن تساوی مصراعها، یکی از محدودیتهای آشکار شعر گذشته را از میان برداشت.
(بهبهانی، 1381: 13) آرش آذرپیک از محدود شاعران معاصر است که هم در وزن و هم در استفاده از روایت در غزل پیرو استادش سیمین بهبهانی است؛ اما از دیالوگ و مکالمه به منظور نزدیک شدن به دکلماسیون طبیعی زبان بهره میبرد.