چکیده:
پرسش اصلی مطرح شده این است که چرا همزمان با شیوع کووید – 19 در خاورمیانه، منازعات و درگیریهای نظامی از تداوم و شدت بیشتری برخوردار شده است؟ فرضیه تحقیق این است که شیوع کووید -19 و درگیری دولتهای منطقه با ویروس کرونا و تلاش برای مهار و مقابله با آن، منجر به ایجاد اختلال در عملکردشان و یک خلا امنیتی شده است، بهگونهای که گروههای درگیر، مصمم شدند تا از این فرصت استفاده کرده و در صدد پر کردن این خلا امنیتی به نفع خود برآیند. نتیجه پژوهش این است که ادراک تهدید دولتها از امنیت و نوع تهدیدات در خاورمیانه، همچنان مبتنی بر تهدیدات نظامی بوده و گسترش ویروس کرونا منجر به تغییری در این برداشت نشده است. از اینرو، برداشت تهدید مشترکی از کووید-19 که نیازمند همکاری و تشریک مساعی دولتها و طرفهای درگیر برای مهار و مقابله با آن است؛ در خاورمیانه وجود ندارد. شیوه گردآوری مطالب و دادهها در این تحقیق مبتنی بر شیوه کتابخانهای و اسنادی و نیز روش تحقیق بر مبنای روش تحقیقی توصیفی تحلیلی است.
The main question is why, at the same time as the outbreak of Covid-19 in the Middle East, military conflicts have become more persistent and intense? The research hypothesis is that the outbreak of Covid-19, and the involvement of regional governments in the Corona virus and efforts to contain and combat it, have led to disruptions and a security vacuum, so that the groups involved decided to take this opportunity to take advantage of this security vacuum. The study concludes that governments' perceptions of security threats and the type of threats in the Middle East are still based on military threats, and the spread of the Corona virus has not changed that perception. Hence, the perception of a common threat from Covid-19, which requires the cooperation and joint efforts of governments and stakeholders to contain and counter it; which does not exist in the Middle East. The method of collecting materials and data in this research is based on the library and documentary method and also the research method is based on descriptive-analytical research method.
خلاصه ماشینی:
به عنوان مثال ،دريمن باسرنگوني دولت يمن توسط حوثيهاودرپي آن تهاجم ائتلاف سعوديبه اين کشور،بزرگترين بحران خاورميانه ازسال ٢٠١٥تاکنون رقم زده شده است .
باتوجه به داده هايفوق ،اين پرسش مطرح ميشودکه چراشيوع کوويد–١٩در خاورميانه ،نه تنهاباعث کاهش منازعات نشده است بلکه کاملاًبرعکس ،منجربه افزايش و شدت درگيريهاازسويطرف هايدرگيرمنازعه شده است ؟فرضيه موقتيارائه شده مبتني براين است که طرف هايدرگيرمنازعه ،باشيوع کوويد-١٩،درتلاش بوده تاازخلاامنيتي به وجودآمده که ناشيازدرگيريدولت هاباکوويد-١٩بوده ،استفاده کرده وموازنه قدرت درمنطقه رابه نفع خودتغييردهند؛ازاين رو،اين گروه هانه تنهاحجم تنش هاراکاهش نداده ،بلکه برعکس برتداوم وشدت حملات خودنيزافزوده اند.
باتوجه به ضعيف وشکننده بودن دولت هاي درگيردرخاورميانه ،تداوم منازعه وجنگ دربحبوحه شيوع ويروس کرونادرخاورميانه ، باعث فروپاشيکامل نظام هايبهداشتيودرمانيدراين منطقه شودويک دورباطل جنگ و منازعه درحال وقوع باشد.
دربحث شکنندگي اين دولت ها،يک نکته مهمي که بايدذکرشوداين است که در اکثريت اين موارد،فقدان شفافيت وعدم اعتمادوصداقت مردم باکسانياست که برآنها حکومت ميکنند،اين حالت ،مبارزه باگسترش ويروس راسخت ترکرده ؛به گونه ايکه اين وضعيت مشکلاتيرابرايکنترل جمعيت ،اجبارآنهابه «مانندن درخانه »وهمچنين جلب اعتمادآنهابه اطلاعات ارائه شده ازسويمقامات دولتيايجادکرده است ,Paquet) ٣ :٢٠٢٠ ,Schertzer &Mireille ).
اين منطقه بيش ازهرمنطقه ايديگرهمزمان بادوبحران کاهش قيمت نفت و شيوع ويروس کرونامواجه شده است .
بنابراين زماني که دولت هاياطرف هاي درگيرتصورکنندکه ممکن است در بلندمدت موازنه قدرت عليه آنهاتغييريابدودشمنيهاي موجودتغييرنخواهندکردو هماهنگيبرايدفع يک خطرمشترکبه وجودنخواهدآمدومهمترازهمه زمانيکه اين دولت هامطمئن شوندکه آنهاميتوانندروندناخوشايندجاريرابه نفع خودشان تغييردهندو يک جايگاه مطمئن تريراکسب خواهندکرد؛به سرعت واردميدان نبردخواهندشد» ,Walt) ٢٠٢٠).