چکیده:
هدف این پژوهش ارزیابی استدلالهای ایده اقتدارگرا بودن مدینه فاضله فارابی بود. مهمترین استدلالها از سوی صاحبان این ایده با تکیه بر حضور سه عنصر فرادستی، اتوپیاگرایی و خشونت در مدینه فاضله فارابی مطرح شدند. در این راستا و با روش تفسیری تلاش شد تا با استخراج استدلالهای ایده اقتدارگرا بودن مدینه فاضله فارابی، نادرستی آن براساس تفسیر متون فارابی اثبات گردد. نتایج نشان داد که هرچند در روابط میان اعضای مدینه فاضله فارابی فرادستی وجود دارد، اما اقتدارگرایانه نیست. همچنین با ارائه شواهدی معلوم گردید مدینه فاضله او عاری از ابعاد اتوپیایی است، او تلاش کرده است تا مدینهای را در افق زمان و زمین ترسیم نماید، نه در عالَم مجردات عقلی. خشونت نیز آنگونه که صاحبان این ایده مطرح کردهاند، در مدینه فاضله فارابی وجود ندارد.
The purpose of this study is to analyze the arguments for the authoritarianism in Farabi’s utopia. The most significant arguments by the supporters of this idea were mentioned relying upon three elements of hegemony, utopianism, and violence in Farabi’s utopia. Using an interpretative method, it was attempted to derive the reasonings behind authoritarianism in Farabi’s utopia in order to prove their inaccuracy based on the detailed exegesis of Farab’is texts. The results showed that although there is hegemony in the relationship between the members in Farabi’s utopia, it is not authoritarian. Furthermore, the evidences revealed that his imagined community is free from utopian aspects as he has attempted to present a perfect society in the realm of real time and place not in the world of spiritual essences. Violence in the form mentioned by the supporters of the abovementioned idea has no place in Farabi’s utopia.
خلاصه ماشینی:
در این راستا و با روش تفسیری تلاش شد تا با استخراج استدلالهای ایده اقتدارگرا بودن مدینه فاضله فارابی، نادرستی آن براساس تفسیر متون فارابی اثبات گردد.
پاسخ به این پرسش که مدینه فاضله بهعنوان نظام مطلوب فارابی در ایستاری ایجابی از چه نوع ماهیت و ساختی برخوردار است، به مجالی دیگر نیاز دارد.
پژوهش حاضر با روش تفسیری بنا دارد تا با استخراج استدلالهای ایده اقتدارگرا بودن مدینه فاضله فارابی، نادرستی آن را براساس تفسیر متون فارابی اثبات نماید.
2. فرادستی اقتدارگرایی در فلسفه سیاسی فارابی، در یکی از مهمترین تحلیلها، با تکیه بر وجود فرادستی میان اعضای مدینه فاضله صورت گرفته است.
در توضیح مقدمه اول، برخی نویسندگان بیان کردهاند که مدینه فاضله فارابی، «مدینهای در عالَم مجردات عقلی» و «شهری در سخن» و صرفاً به مثابه «افقی در برابر انسان برای سنجش مدینههای موجود» است (طباطبایی، ۱۳۸۳: ص156).
هرچند برخی معتقدند مدینه فاضله فارابی در عالَم مجردات عقلی جای دارد، اما میتوان شواهدی برای زمینی بودن آن ارائه نمود.
یکی از نویسندگان معتقد است، مدینه فاضله فارابی چون بر فضیلت و سعادت توقف دارد، مدینهای خیالی و غیرواقعی است (طباطبایی، ۱۳۸۳: ص156).
بهنظر میرسد تنها کلام فارابی در سیاست مدنی بر اِعمال خشونت نسبت به نوابت دلالت دارد، اما اولاً، فارابی گونههای متعددی برای نوبت در این کتاب ذکر میکند و تصمیمگیری نهایی درباره حکم هر دسته از نوابت را با توجه به مصالح آنان به رئیس مدینه واگذار مینماید.
بهطور کلی، تحلیل هدف اقتدار سیاسی از منظر فارابی، در نسبت مدینه فاضله او با اقتدارگرایی راهگشا است.