چکیده:
یکی از مناظرههای اصلی در حوزه معرفتشناسی علوم انسانی، مناظره ساختار – کارگزاراست که طبعا در حوزه تئوریک رشته روابط بینالملل نیز همینگونه میباشد. در این حوزه مطالعاتی، اساسا نظریات را میتوان بر مبنای نوع نگاه و ابتناء آنها بر ساختار یا کارگزار، به سه دسته تئوریهای ساختارگرا، کارگزارمحور و تلفیقی تقسیمبندی کرد. حال اگر بنا باشد بر مبنای گفتمان انقلاب اسلامی، نظریهپردازی بومی صورت گیرد؛ طبعا میبایست رویکرد و مبنای نظری این گفتمان نسبت به مناظره مذکور، تبیین و مشخص گردد. هدف نگارنده از این نوشتار، نگاه سازندگان گفتمان انقلاب اسلامی بویژه امام خمینی در این موضوع و ثانیا تبیین مابه ازای این نوع نگاه در حوزه تئوریپردازی روابط بینالملل است. در این زمینه، آثار و دیدگاه محققین اصلی این حوزه بررسی و مورد نقد قرار گرفته و تبیین میشود که علیرغم نگاه عمده این آثار که دیدگاه اسلامی را تلفیقی دیدهاند، به نظر میرسد در نگاه امام خمینی و گفتمان انقلاب اسلامی، ضمن ملاحظه و پذیرش وجود محدودیتهای ساختاری، محوریت کارگزار و اراده انسانی در اولویت است.
One of the main debates in the field of humanistic epistemology is the agent-structure debate, which is naturally the same in the theoretical field of international relations. In this field of study, based on the approaches toward agent or structure, views are divided into three types; structuralism, agent centered and hybrid. Now if we want to theorize a local theory on the basis of Islamic view, naturally it's needed to specify Islam's approach toward this debate. The purpose of the author of this article is the view of the creators of the discourse of the Islamic Revolution, especially Imam Khomeini, on this issue, and secondly, to explain this type of view in the field of theory making on international relations. In this regard, the works and views of the main researchers in this field are reviewed and criticized and it is explained that despite the main view of these works that have seen the Islamic view as hybrid, in the view of Imam Khomeini and the discourse of the Islamic Revolution, while considering and accepting the existence of Structural constraints, agent-centricity, and human will are paramount.
خلاصه ماشینی:
بنابراين اهتمام نگارنده ،تبيين وبررسيديدگاه گفتمان انقلاب اسلاميبه مقوله ساختار-کارگزاردرروابط بين الملل است که تلاش داردبابهره گيرياز منابع اصليمانندقرآن کريم وروايات به عنوان مبانيديدگاه سازندگان اصليگفتمان انقلاب اسلاميونيزبيانات وتقريرات امام خميني،اين امرصورت پذيرد.
اين موضع برمبنايکتاب «صورتبنديگفتمان اسلاميدر روابط بين الملل »(آجيلي،١٣٨٩:٨٩)تنظيم شده که به تبيين گفتمان اسلاميازمنظرگفتمان هژمون ومسلط درنظام جمهورياسلاميپرداخته شده است .
ازاين چهارپژوهشگر؛دهقاني،حقيقت وستوده درزمره کسانيهستندکه معتقدند ديدگاه اسلام به مناظره ساختارکارگزار،تلفيقيبوده ودرنتيجه همين مبنارادرتبيين روابط بين الملل اسلاميبکارگرفته اندامابرزگربراساس «رهيافت بوميگرايي»خودمعتقداست که دراسلام اولويت بيشتربه کارگزاراست تاساختارکه البته ديدگاه نگارنده به نگاه ايشان نزديک است .
به عبارت ديگراينکه دراسلام ،هم محدوديت هايساختاريبه رسميت شناخته شده واثرگذارندوهم اراده انسانيدرانقيادجبرساختارينيست ،شايدبه تعبيري برايرهاييازيکسونگريوتقليل گراييمفيدباشد،امانهايتامشخص نميکندکه بالاخره در ايجادتداوم وتغييريک پديده روابط بين المللي،ساختاروکارگزارچگونه برهم کنش دارند؟چه مکانيسمي ازتاثيرتوامان اين دومنجربه تداوم ياتغييرآن پديده ميشود؟ مسئوليت آن پديده باکدام عامل است ؟تعيين کنندگيدرتداوم ياتغييرآن باساختاراست يا کارگزار؟بنابراين اين نوع نگاه بجايآنکه نظريه اسلاميدرروابط بين الملل رامدون ترو منقح ترکند،بيشتربه ابهام دراين زمينه ميافزايد.
تقريري قرآني از مناظره ساختار- کارگزار در روابط بين الملل نگاه به برخيآيات قرآن کريم که معناوتفسيروشان نزول آنان ناظربرموضوع ساختار /کارگزاردرروابط بين الملل است ،ميتواندبه عنوان مبانيانديشه سياسيسازندگان گفتمان انقلاب اسلامي،پژوهشگران رابه فهم دقيقترواثبات بهترفرضيه نوشتاررهنمون سازد.
لذابراين اساس دراين قسمت ازنوشتار،سعيبرآن است که روابط بين الملل درانديشه امام خميني(ره )باتوجه به اين دودسته ازکارگزاران ،موردبحث و بررسيقرارگيرد.