چکیده:
یکی از مسائل اصلی توسعه بخش صنعت، افزایش کارایی انرژی برای بهبود کیفیت محیط زیست است. در این راستا، مطالعه حاضر با استفاده از شواهد آماری بخش صنعت براساس کدهای آیسیک دو رقمی برای دوره زمانی 1386 تا 1394 به برآورد کارایی انرژی در زیر بخشهای صنعت و اثر تمرکز صنعتی بر آن میپردازد. نتایج نشان میدهد که کارایی انرژی در گروه بازیافت در کمترین مقدار برابر با 01/0 و در گروه تولید سایر محصولات کانی غیر فلزی در بیشترین مقدار برابر با 78/0 است. همچنین گروههای محصولات فلزی فابریکی (کد 28)، کانی غیر فلزی (کد 26) و غذایی و آشامیدنی (کد 15) دارای کمترین تمرکز صنعتی برابر با 031/0 است و گروه ساخت ماشین آلات دفتری، حسابداری و محاسباتی (کد 30) دارای بیشترین تمرکز، برابر با 394/0 است. نتایج برآورد مدل توبیت نشان میدهد که تمرکز صنعتی، اثر منفی و معناداری بر کارایی انرژی دارد، و مخارج تحقیق و توسعه، قیمت انرژی و سرمایه انسانی اثر مثبت و معناداری بر کارایی انرژی دارد. تخصیص مخارج تحقیق و توسعه در جهت شناخت فرآیندهای نوین تولیدی، بهبود کیفیت سرمایه انسانی و توزیع فعالیتهای صنعتی در استانها براساس مزیت نسبی از جمله سیاستهای موثر برای افزایش کارایی انرژی است.
One of the key issues in the development of the industrial sector is to increase energy efficiency to improve the quality of the environment. On this issue, the study uses industry sector data based on two-digit ISIC codes over 2007 to 2015 to estimate energy efficiency of sub-sectors of industry and evaluates the effect of industrial concentration on it. The results show, recycling has lowest energy efficiency equals to 0.01 and Manufacture of other non-metallic mineral products has highest energy efficiency is equals to 0.78. Also, the Manufacture of fabricated metal products, Manufacture of other non-metallic mineral products and Manufacture of food products and beverages have lowest spatial concentration index equals to 0.031 and Manufacture of office, accounting and computing machinery in highest level is 0.394. The results of tobit estimation show that industrial concentration has negative significant effect on energy efficiency, and R&D expenditure, energy prices and human capital have a positive and significant effect on energy efficiency. The allocations of R&D expenditures to identify novel production processes, improve the quality of human capital and distributing industrial activities in provinces basic on relatively advantage are effective policies to increase energy efficiency.
خلاصه ماشینی:
در اين راستا، مطالعه حاضر با استفاده از شواهد آماري بخش صنعت براساس کدهاي آيسيک دو رقمي براي دوره زماني ١٣٨٦ تا ١٣٩٤ به برآورد کارايي انرژي در زير بخش هاي صنعت و اثر تمرکز صنعتي بر آن ميپردازد.
ونگ و همکاران٣ (٢٠١٧) در مطالعه اي با استفاده از تحليل پوششي دادهها براي بخش صنعت پکن در دوره زماني ٢٠٠٥ تا ٢٠١٢ نشان ميدهند که تمرکز بازار و سرمايه گذاري مستقيم خارجي اثر مثبت و معناداري بر کارايي انرژي دارد.
4. Liu and Lin نشان ميدهند که در بخش حمل و نقل چين ، استانهاي شرقي داراي بالاترين کارايي انرژي هستند، و شکاف کارايي انرژي بين استانها در حال کاهش بوده است .
هي و همکاران ٣ (٢٠١٨) با استفاده از شواهد آماري بخش صنعت دراستانهاي چين در دوره زماني ٢٠١٢-٢٠٠٥ نشان ميدهد که استانهاي شرقي نسبت به ساير استانها داراي کارايي انرژي بالاتر در بخش صنعت هستند و همچنين شدت تحقيق و توسعه و بهرهوري نيروي کار باعث افزايش کارايي انرژي ميشود.
زهو و لين ٣ (٢٠١٩) با استفاده از شواهد آماري صنعت نساجي در ٢٨ استان چين براي دوره زماني ٢٠١٣-١٩٩٥ نشان ميدهند که نوعي رابطه غيرخطي بين انباشت صنعت و کارايي انرژي در اين بخش وجود دارد و در سطح پايين تر (بالاتر) از آستانه انباشت صنعت ، اثر انباشت صنعت بر کارايي انرژي مثبت (منفي) است .
Estimation of Energy Efficiency and Factor Affecting on it’s in Iran Province (Tobit approach), Economic Research Journal of Rahbord, 5(17), 107-127 (In Persian).
Analysis on provincial industrial energy efficiency and its influencing factors in China based on DEA-RS- FANN.
China's total factor energy efficiency of provincial industrial sectors.