چکیده:
اسطوره از دیرباز جایگاه ویژهای در ادبیات داشته است. گاه اسطوره بهگونهای آشکار در متن جلوهگر میشود و گاه بنمایهای اسطورهای در لایههای پنهان متن به کار میرود به هر روی چنان که بسیاری از اسطوره شناسان نیز برآنند؛ اسطوره هیچگاه از بین نمیرود و تنها شکل عوض میکند و جایگاه خود را در ادبیات حفظ میکند. مطالعه و تحقیق در موضوع اسطوره و شناساندن آنها به اقشار مختلف جامعه، میتواند در راه ارتقای فرهنگی جامعه بسیار موثر باشد که نویسندگان بزرگ ما از این موضوع غافل نبوده و هرکدام به نوبۀ خود، در این راه گامهای بزرگی برداشتهاند. ادّبیات فولکلور از آن دسته ساختهای ادبی است که از درونیترین لایههای جوامع شکل میگیرد و گستردگی آن در زمان وابسته به سطح اثر و غالبیت خرده فرهنگها در جغرافیای خاص مکانی میباشد که در طول زمان بر توده مردم تاثیراتی میگذارد. قصههای عامیانه جلوهگاه فرهنگ هر ملت است و از آرزوها و تخیلات تودۀ مردم شکل میگیرد. در واقع سرچشمۀ این قصهها، باورها و آیینهای آغازین انسانهاست. با توجه به اینکه اسطورهها نیز جزئی از فرهنگ هر ملت به شمار میآیند، یکی از عناصر سازندۀ این قصهها، اسطورهها هستند و باید گفت هر کدام به نوعی از یک ریشه تغذیه شوند. این جستار که با روش تحلیلی- توصیفی و بر مبنای مطالعات کتابخانهای صورت گرفته است، برآن است که در قصههای عامیانه بهبهان رگههای اسطورهای را بازنگری و بررسی نماید. حاصل این پژوهش و بررسی نشان میدهد که اسطوره را در قصههای عامیانه بهبهان به وفور بازتاب دارد.
Myth has long had a special place in literature. Sometimes myth is clearly manifested in the text, and sometimes
a mythical theme is used in the hidden layers of the text, however, as many mythologists suggest.; Myth never
disappears, only changes form and maintains its place in literature. Studying and researching the subject of
myths and introducing them to different sections of society can be very effective in promoting the culture of
society, which our great writers have not been unaware of, and each of them, in turn, has taken great steps in this
direction. Folklore literature is one of those literary structures that is formed from the innermost layers of
societies and its extent in time depends on the level of work and the dominance of subcultures in a particular
geography, a place that affects the masses over time. Folk tales are the manifestation of the culture of any nation
and are formed from the aspirations and imaginations of the masses. In fact, the source of these stories is the
beliefs and rituals of the early humans. Given that myths are also part of the culture of any nation, one of the
building blocks of these stories are myths and it must be said that each of them is nourished by some kind of
root. This research, which has been done by analytical-descriptive method and based on library studies, intends
to review and study the mythical traits in Behbahan folk tales. The result of this research shows that the myth is
abundantly reflected in Behbahan folk tales.
خلاصه ماشینی:
این جستار که با روش تحلیلی- توصیفی و بر مبنای مطالعات کتابخانهای صورت گرفته است، برآن است که در قصههای عامیانه بهبهان رگههای اسطورهای را بازنگری و بررسی نماید.
قصههای عامیانه، افسانه، اسطوره، قصههای بهبهان مقدمه اسطوره عبارت است از روایت یا جلوهای نمادین دربارة ایزدان، فرشتگان، موجودات مافوق طبیعی و به طورکلی جهانشناختی که یک قوم به منظور تفسیر خود از هستی به کار میبندد، به گمان میرچا الیاده اسطوره سرگذشتی راست و مقدس است که در زمانی ازلی رخ داده و به گونهای نمادین، تخیلی و وهمانگیز میگوید که چگونه چیزی پدید آمده، هستی دارد یا از میان خواهد رفت، در واقع اسطوره به شیوهای تمثیلی کاوشگر هستی است.
نگارنده ابتدا به فيشبرداري از موضوعات مرتبط و نيز استخراج مطالب مرتبط با جانوران و پرندگان اسطورهای پرداخته و بعد از اتمام فیشبرداری به تلفيق و دستهبندي آنها و سپس به تجزیه و تحلیل مطالب به همراه موارد آن در قصههای بهبهانی مورد نظر پرداخته و در پایان از بررسیهای انجام شده در این آثار نتیجهگیریهای لازم به عمل آمده است که در ادامه از نظر خواهد گذشت.
این بنمایه در قصههای عامیانه بهبهان نیز به چشم میخورد در این افسانهها قهرمان داستان به نبرد با اژدها میپردازد او را میکشد و آب جاری میشود و همچنین دختر را آزاد میکند.
اما پری در قصهها همیشه به شکل پرندگان و حیوانات ظاهر نمیشود؛ بلکه گاهی در هیئتی انسانی به کمک قهرمان داستان میآید در قصههای بهبهان نیز نوع پیکرگردانی وجود دارد مثلا در قصۀ دِدِفتِلی، قهرمان، یک پری است که در ظاهر انسانی مادر سیاه زنگی را با هوش و تدبیر خود شکست میدهد.