چکیده:
از جملۀ روشهای نوین مطالعۀ احادیث تفسیری امامیه، گفتمانکاوی تاریخی است. در این روش، بر پایۀ بافتشناسی فکری جامعه در زمانۀ شکلگیری کتب تفسیری شیعه و کشف آوای متعارض آن، گفتمان نهفته در دل روایات، واکاوی میگردد. بر پایۀ این روش، «کتاب التفسیر» حسن بن محبوب (149 – 224 ق) از اصحاب امام کاظم(ع)، امام رضا(ع) و امام جواد(ع)، از جملۀ اصحاب اجماع امامیه و از استوانههای چهارگانۀ علمی شیعه در عصر خویش، تحلیل شده است. گزارشات تراثپژوهان حاکی از آن است که این کتاب، در بازۀ زمانی نیمۀ دوم قرن دوم و اوایل سدۀ سوم هجری، یکی از منابع تفسیر روایی شیعه بوده است. بنابراین، مسئلۀ اصلی این پژوهش، محتواشناسی تفسیر حسن بن محبوب به روش تحلیل گفتمان، و تحلیل جایگاه این تفسیر در تاریخنگاری تفسیر امامیه در قرن دوم و سوم هجری است. بر پایۀ دستاورد این پژوهش، مؤلفههای گفتمان تفسیری حسن بن محبوب، چهار گفتمان وصایت و امامشناسی، تفضیل امیرالمؤمنین علی(ع) و تنقیص خلفا، ولایت و علم امام است. ازاینرو میتوان چنین برآورد نمود که «کتاب التفسیر» ابنمحبوب در رویارویی دیالکتیکی با چهار گفتمان رقیب، گردآوری شده و بازتاب یافته است.
من أهم المناهج الحدیثة فی دراسة الأحادیث التفسیریة عند الإمامیة، هو دراسة
محادثات ومباحث الإمامة، یبتنی هذا المنهج علی أساس دراسة النسیج الفکری للمجتمع
فی عصر تألیف الکتب التفسیریة للشیعة ومعرفة المتعارض منها فی بطون الروایات،
وعلی هذا المنهج فقد تمت دراسة کتاب التفسیر للحسن بن محبوب ) 149 _ 44 2ه(
من أصحاب الإمام الکاظم؟ع؟ والإمام الرضا؟ع؟ والإمام الجواد؟ع؟، ومن أصحاب
الإجماع عند الإمامیة، ومن الأرکان الأربعة العلمیة للشیعة فی عصره. وقد ورد التقریر
عن هذا التفسیر فی مصنفات التراث علی أنه من أهم المصادر الحدیثیة فی الحقیبة
التاریخیة من النصف الثانی من القرن الثانی إلی أوائل القرن الثالث الهجری.
وبناء علی ذلک فإن المسألة الأساسیة هی دراسة محتوی تفسیر الحسن بن محبوب،
علی أساس تحلیل المحاورات والمحادثات، وتحلیل مکانة هذا التفسیر فی تاریخ تفاسیر
الإمامیة فی القرن الثانی والثالث الهجریین، وتستنتج هذه الدراسة أن مباحث الإمامة فی
تفسیر ابن محبوب تتسکل من کل: الوصیة، ومعرفة الإمام، تفضیل أمیر المؤمنین؟ع؟،
وتنقیص الخلفاء، والولایة، وعلم الإمام. وبناء علیه یمکن القول أن لتفسیر الحسن بن
محبوب فی مواجهة المخالفین أصداء علمیة.
Historical discourse studies are amongst modern approaches to studying Shiite tafsir-oriented hadiths. This approach is concerned with studying the currents of thought prevalent in the time of formation of Shiite tafsir books and discovering their opponent voices, as mirrored in the hadiths of the same time period. Based on this approach, Kitab al-Tafsir of Hasan b. Mahboub (149-224 AH/ 766-838) has been analyzed in this work. He was a companion of the three Imams: Musa al-Kazim, Ali al-Rida, and Muhammad al-Jawad. He is, therefore, regarded as a noteworthy Shiite scholar of his time. Hadith-oriented research show that his book was regarded as a major Shiite source in the second half of the second/ eighth century and the first half of the third/ ninth century. Within this time-span, his tafsir-oriented criteria comprised the explicit nomination of Imam Ali, identification of the Infallible Imams, the merits of Imam Ali, diminish of the caliphs, the supremacy and Allah-granted knowledge of the Infallible Imams. As such, this book was developed in a direct doctrinal confrontation against the four Sunni rival schools.