چکیده:
معرفی و شناخت نقوش سفالهای شهر سوختهی سیستان که یکی از بزرگترین محوطههای باستانی دوران آغازتاریخی فلات ایران به شمار میرود و نیز از تمدنهای حوزه رود هیرمند محسوب میشود، دارای اهمیت زیادی درزمینهٔ های گوناگون فرهنگ ایرانی است. مطالعه و تحلیل نمادین نقوش سفالهای شهر سوخته و شناخت ویژگیهای تزئینی آنها که با زیبایی و هماهنگی خاصی بهصورت نقش و طرح جلوهگر شدهاند، باعث آگاهی ما از تفکر، باورهای مذهبی، اساطیر و فرهنگ ساکنان این منطقه در دوران کهن میشود. بررسی حاضر بیشتر در راستای این سؤال است، که آیا نقوش گیاهی سفالهای شهرسوخته از مفاهیم خاصی برخوردار میباشند و یا فقط جنبه تزیینی دارند؟ نقوش گیاهی، از عمده نقوش مورد استفاده بر روی سفالهای این شهر باستانی است که تنها جنبهی تزئینی ندارند بلکه بیانکنندهی اطلاعاتی در مورد جهانبینی پدیدآورندگان خود نیز میباشند. این نقشها که با شکلهای متفاوت و متعدد بر ظروف نقش بستهاند، از سویی با زندگی ساکنان شهر سوخته و پوشش گیاهی موجود در این منطقه ارتباط داشته و از سویی دیگر تجسم باورها و اساطیر رایج در میان مردم آن میباشد. استعدادهای ذاتی و ساختار نمادین درختان و گیاهان موجب گردیده تا در ادبیات و فرهنگ اقوام گوناگون، انبوهی از راز و رمزها پدیدار گردد. لذا در این گفتار تلاش گردیده، نقوش گیاهی شهر سوخته با تکیهبر اسطورهها و باورهای موجود در این زمینه، بررسی گردد. پژوهش حاضر بهصورت کتابخانهای، الکترونیکی، میدانی، استفاده از سراچههای معتبر اینترنتی و با تحلیل و توصیف نقوش ترسیمشده بر روی سفالها صورت پذیرفته است.
خلاصه ماشینی:
مطالعه و تحليل نمادين نقوش ســفال هاي شهرسوخته و شناخت ويژگيهاي تزئيني آنها که با زيبايي و هماهنگي خاصي به صورت نقش و طرح جلوه گر شده اند، باعث آگاهي ما از تفکر، باورهاي مذهبي، اساطير و فرهنگ ساکنان اين منطقه در دوران کهن ميشود.
بررســي حاضر بيشــتر در راســتاي اين ســؤال اســت ، که آيا نقوش گياهي سفال هاي شهرســوخته از مفاهيم خاصي برخوردارمي باشــند و يا فقط جنبۀ تزييني دارند؟ نقوش گياهي، از عمده نقوش مورد اســتفاده برروي ســفالهاي اين شــهر باستاني است که تنها جنبه ي تزئيني ندارند بلکه بيان کننده ي اطلاعاتي در مورد جهان بيني پديد آورندگان خــود نيز مي باشــند.
مطالعه نقوش گياهي موجود بر روي آثار کهن نشانگر آن است که انسان در طــول زندگي پر فراز و نشــيب خود با بهره گيري از علائــم بصري موجود در محيط پيرامــون خويش مفاهيم متعددي را انتقال داده و طبيعت نيز در اين رهگذر به وي اين امکان را داده اســت که درذهن خود با مدد از ويژگي هاي بصري حاکم ، معاني متفاوتي را خلق کند؛ به گونه اي که امروز همه ي ما صلابت روح هاي استوار را به کوه ، بالندگي روان هاي پويا را به رود و ريشه داري و تداوم حيات را به درخت تعبير مي کنيم .
جام ســفالين شهرســوخته با نقش بــز و درخت نخل (تصويــر١) از منحصر به فردترين تصاوير به دســت آمده از اين تمدن مي باشد که در بر دارنده ي داستان منظومۀ درخت آسوريک است که درخت نخل را با برگ هاي شانه اي و تنه اي چون ميخ ، ثابت برزمين و بز را درحال پرش به ســمت درخت ترسيم نموده اند و تشابه مضمون سفال را با شرح داستان منظومۀ درخت آسوريک به خوبي مي توان مشاهده نمود.