چکیده:
رابطهی میان قرآن، دین و روانشناسی نوین یکی از مباحثی است که مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است. اریک فروم نسبت به دین رویکرد مثبتی دارد. او پیشوایان دینی و روانکاوان را به مقابله با فساد روحی در جوامع صنعتی ترغیب میکند. از دیدگاه وی، دین سیستم فکری و عملی است که هیچ فرهنگی در گذشته و آینده نمیتواند بدون اتّکا به آن وجود داشته باشد. وی دین را به دو دستهی اقتدارگرا و انسانگرا تقسیم میکند. در مقابل دینگرایی در اشعار سیمین بهبهانی بسیار ساده و لطیف است. این نوع نگاه به شریعت از قرآن، سنتها و آداب و رسوم جامعهی وی نشأت گرفته است. هدف از این جستار، بررسی روانکاوی دین در اشعار سیمین بهبهانی بر اساس دیدگاه روانشناسی اریک فروم است و این که مسألهی دین با توجه به مؤلفههایی که در طبقهبندی ادیان فروم انجام شده است؛ در دین مبین اسلام با تکیه بر اشعار بهبهانی میتواند مطابقت داشته باشد. روش پژوهش در این مقاله، تحلیلی – توصیفی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که مؤلفههای ادیان اقتدارگرا و انسانگرا با تکیه بر نظریهی فروم، در دین اسلام و شریعتگرایی بهبهانی بر اساس آیات قرآنی، روایات و احادیث قدسی دارای اشتراکها و اختلافهایی است.
The relationship between the Qur'an, religion, and modern psychology is one of the topics of interest to psychologists. Erich Fromm has a positive attitude towards. urges religious leaders and psychoanalysts to confront corruption in industrial societies. In his view, religion is a system of thought and action that no culture in the past or future can exist without relying on it. He divides religion into authoritarian and humanist. In contrast, Behbahani's poetry is very simple. This kind of view of the religion originates from the Qur'an, its and the tradition of its society. The purpose of this article is to investigate the psychoanalysis of religion in Simin Behbahani's poems based on the Fromm psychology perspective. And that the question of religion, according to the components of the classification of the religions of the Fromm, in the religion of Islam can be reconciled with reliance on Behbahani's poems. The research method in this paper is analytical-descriptive. The findings show that the components of authoritarian and humanist religions have some similarities and differences based on Fromm theory in Islamic religion and Behbahani Religiousism based on Qur'anic verses, traditions and sacred traditions
خلاصه ماشینی:
هدف از اين پژوهش تحليل مسأله ي روان شناسي دين ، با توجه به مؤلفه هاي طبقه بندي شده ي اديان در نظريه ي فروم در اشعار بهبهاني است .
اين تحقيق در پي پاسخ به اين پرسش است که مسأله ي دين با توجه به مؤلفه هايي که در تقسيم بندي اديان در ديدگاه فروم است ، چه اشتراکات و اختلافاتي درشريعت مقدس اسلام با تکيه بر اشعار سيمين بهبهاني دارد؟ بيان مسأله انسان موجودي اجتماعي است که نيازهاي خود را در اجتماع تأمين ميکند.
وي در اين شعر به تأثير از آيات الهي انسان ها را به پيشه کردن تقوي توصيه ميکند و به آن ها وعده ي سيم و زر و شراب هاي آسماني ميدهد، همين انديشه خود فلسفه ي اعتقاد به معاد را بازتاب ميکند، اما با اين نظريه ي فروم که معاد تسلط بر زندگي مردم دارد، در تناقض است ؛ زيرا بهبهاني تحت تأثير دين مبين اسلام به زندگي اخروي همچون هدفي والا توجه ميکند: طهور جام شوکران نصيب شد به طاهران به نوش آن پيمبران ، سلامي آشنا کنم ٢١ (بهبهاني،١٣٩٤ :٥٥١) سيمين در ابيات زير، علاوه بر بازتاب تصويري از جنگ تحميلي، تصوير مادري را تداعي ميکند که ضجه ها و ناله هاي خود را با ديدار فرزندش در دنياي ديگر(فردا مجاز از قيامت ) تسکين ميدهد و نقشي از معاد را همراه با واژگاني مانند صحرا، پل ، محشر و فردا به تصوير ميکشد: شک ، نه !
يکي از بارزترين نکته هاي اشعار سيمين اشاره به زندگي پس از مرگ و اعتقاد به معاد است ، اما با ديدگاه فروم که معاد باعث تسلط بر زندگي مردم ميشود، تناقض دارد؛ زيرا در اسلام - برخلاف نظريه ي فروم - به معاد همچون مقصد نهايي انسان توجه ميشود که در اشعار بهبهاني کاملا نمود دارد و اين به معناي غفلت از زندگي دنيوي و قرباني کردن آن به بهاي آخرت نيست .