چکیده:
معنای زندگی از مهمترین مسایلی است که انگیزه زیستن، ارزشمندی حیات، امید و تکاپو در زندگی و آنچه از زندگی میخواهیم را دربر میگیرد. بدون داشتن معنای زندگی، تحمل دنیای آکنده از رنج، درد و مشقت ممکن و معقول نمینماید. یکی از وظایف اساسی دین، تبیین مطلوب معناداری زندگی است. تحقیق پیش رو در صدد اثبات این فرضیه اصلی است که بر طبق آیات قرآن، زندگی انسان دارای معنای ابزاری (هدفمندی حیات)، معنای غیر ابزاری (ارزشمندی فی نفسه حیات) و معنای کارکردی (ایفای نقش معین در حیات) است. هر یک از این معانی با آیات و مبانی دینی مثل: وجود عالم ماورای طبیعت، جاودانگی انسان، اصل فطرت و مظهریت انسان برای اسما و صفات الهی اثبات میگردد. باید توجه داشت که اسناد این سه معنا به زندگی به صورت منسجم و سازوار در یک نظریه وحدانی تبیین میگردد. از مهمترین لوازم این نظریه، نقد جدی دوگانه انگاری نظریههای فراطبیعت گرایانه و طبیعت گرایانه از یک سو؛ و جمع دیدگاه آفاقی بودن معنای زندگی با ضرورت جعل آن در زندگی است؛ بدین معنا که فرد باید با کشف ارزش واقعی و با اختیار خود، زندگی خویش را بر اساس آن معنا دهد و در آن مسیر حرکت کند.
The meaning of life is one of the most important issues that embraces the motivation to live, the value of life, the hope of life and what we want in life. Without the meaning of life, tolerance of a world full of suffering, pain and difficulty is impossible and unreasonable. One of the basic duties of religion is the desirable explanation of the meaning of life. The present study seeks to prove this main hypothesis that according to Quranic verses, human life has a means of meaning (purposefulness of life), a non-instrumental meaning (value in the life itself) and a functional meaning (Play a role in life). Each of these meanings is proved by the verses and religious foundations, such as: the existence of the universe of nature, the immortality of man, the principle of nature, and the manifestation of man for divine names and attributes. It should be noted that the documents of these three meanings are explained in a coherent and constructive way in a unified theory.
خلاصه ماشینی:
از مهمترین لوازم این نظریه، نقد جدی دوگانهانگاری نظریههای فراطبیعتگرایانه و طبیعتگرایانه از یکسو، و جمع دیدگاه آفاقی بودن معنای زندگی با ضرورت جعل آن در زندگی، از سوی دیگر است؛ بدین معنا که فرد باید با کشف ارزش واقعی و با اختیار خود، زندگی خویش را بر اساس آن معنا دهد و در آن مسیر حرکت کند.
طبق مطالب پیش گفته، بهخوبی روشن میگردد که زندگی مطابق فطرت الهی و حرکت درجهتِ فعلیت بخشیدن به استعدادها و قوای فطری و ذاتی انسان، حیات طیبهای برای آدمی فراهم میآورد که هر لحظۀ آن و هر تجربه و فعالیتی در آن، درک ارزش، ایفای خیر و عمل به حق است که با شدّتی وصف ناشدنی علاوه بر احساس ارزشمندی زندگی، رضایت و شادی قلبی را نیز برای انسان مومن و عامل بهعمل صالح فراهم میسازد.
بدینصورت هر حرکت و فعالیتی که انسان درجهت بالفعل ساختن استعدادهای خود انجام دهد، خودش بهخودیِخود واجد معنا است و زندگی بدون نیاز به تدارک معنای بیرونی برای آن، معنادار تلقی میشود.
, Qom: Markaz e Markaz e Enteshaaraat e Esraa, 1388 Sh. Javaadi Aamoli, `Abd Allah, Sourat va Sirat-e Ensaan dar Quran, 2nd imp.
29-30, 1382 Sh. A Case Study of Syntactic Embedding in Transitive and Intransitive Verbs and Their Validity in the Tafsirs al-Tibyan, al-Jami' li-Ulum al-Quran, and al-Mizan Muhammad Ibrahim Khalifah Shushtari 1 | Azam Sadeqi 2 Received: 2019-05-01 | Accepted: 2020-09-21 A branch of Arabic syntax and in particular studying syntactic embedding have been developed for understanding the Holy Quran, hence experts of Arabic syntax studies focused on linguistic embedding, its features, and uses.