چکیده:
در درگیری واقع شده بین فردی از فرعونیان و فردی از بنی اسرائیل که حضرت موسی علیه السلام به کمک اسرائیلی (سبطی) شتافت و دفع فرعونی (قبطی) توسط ایشان منتهی به مرگ وی شد، جای طرح این پرسش است که آیا می توان تعابیر نقل شده از حضرت موسی علیه السلام بعد از قتل قبطی را با عصمت جمع کرد؟ تعابیری که موهم شبهه معصیت یا ترک اولی است، عبارت اند از: «هذا من عمل الشیطان»؛ «قال رب انی ظلمت نفسی فاغفرلی»؛ «قال فعلتها اذا وانا من الضالین».
تا آنجا که بررسی شد، همه مفسران شیعه این قتل را ترک اولی و همه مفسران اهل تسنن (به جز فخررازی) آن را گناه برشمرده اند. این نوشتار به روش توصیف و تحلیل، به بررسی شبهه پرداخته و به این نتیجه رسیده است که قتل قبطی توسط آن حضرت، نه تنها گناه نبود؛ بلکه ترک اولی هم نبوده است. ضمیر «هذا» در آیه نخست به اقتتال و درگیری میان سبطی و قبطی برمی گردد. واژه «ظلم» و «غفران» در آیه دوم نیز در معنای لغوی به کار رفته است؛ در نتیجه چنین معنا می شود: با ورود به این شهر، خود را در جایی که نباید می بودم قرار دادم؛ پس مرا از دشمنان بپوشان. جمله «فعلتها اذا وانا من الضالین» نیز در مقام توریه بیان شده است.
In the fighting between a Pharaonic and an Israelite, Prophet Moses helped the Israelite, and his pushing away the Pharaonic (Coptic) led to his death. The question that arises in this regard is whether the statements quoted from prophet Moses after killing the Coptic be reconciled with his infallibility? The verses that raise the doubt of sin or abandoning the better action.
are: «هذا من عمل الشیطان»؛ «قال رب إنی ظلمت نفسی فاغفرلی»؛ «قال فعلتها إذا وانا من الضالین»
Studies show that all Shiite commentators have regarded this murder as Tark-e- ula (abandoning the better action), and all Sunni commentators (except Fakhr Razi) have considered it a sin. Using the descriptive - analytical method, this paper has dealt with this doubt and concluded that the murder of Coptic by the Prophet was neither a sin; nor abandoning the better action. The pronoun "Hadha" in the first verse refers to the fight between Sebti and Coptic. The word "oppression" and "forgiveness" in the second verse are also used in the literal meaning; therefore, it means: By entering this city, I placed myself where I should not be; then cover me from enemies. Moreover, the sentence «فعلتها إذا وانا من الضالین» is used for dissimulation.
خلاصه ماشینی:
com اسماعيل سلطاني بيرامي/ استاديار مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني دريافت: 29/06/1397 ـ پذيرش: 24/11/1397 چكيده در درگیری واقع شده بین فردی از فرعونیان و فردی از بنیاسرائیل که حضرت موسی به کمک اسرائيلي (سبطی) شتافت و دفع فرعوني (قبطی) توسط ایشان منتهی به مرگ وي شد، جاي طرح اين پرسش است که آیا میتوان تعابیر نقل شده از حضرت موسی بعد از قتل قبطی را با عصمت جمع کرد؟ تعابیري که موهم شبهة معصیت یا ترک اولی است، عبارتاند از: «هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ»؛ «قالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسي فَاغْفِرْلي»؛ «قالَ فَعَلْتُها إِذاً وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ».
مفسران شیعه عموماً اين قتل را ترک اولی (طبرسى، 1372، ج7، ص383؛ مكارم شيرازى، 1374، ج16، ص44؛ جوادی آملی، 1388، جلسة هفتم، تفسیر سورة قصص، ذیل آیات 17-21) و مفسران اهل تسنن عموماً آن را گناه برشمردهاند (زمخشرى، 1407ق، ج3، ص398؛ مراغى، بیتا، ج20، ص44؛ خطيب، بیتا، ج10، ص323؛ طنطاوى، بیتا، ج10، ص387-388؛ زحيلى، 1422ق، ج3، ص1907؛ آلوسى، 1415ق، ج10، ص264؛ رشيدالدين ميبدى، 1371، ج7، ص281؛ ابن عاشور، بیتا، ج20، ص31) و طبعاً هر دو گروه ادلهاي بر سخن خويش دارند.
ک: خطيب، بیتا، ج10، ص323؛ سيوطى، 1416ق، ص390؛ طنطاوى، بیتا، ج10، ص387؛ زحيلى، 1422ق، ج3، ص1907؛ آلوسى، 1415ق، ج10، ص264؛ شاذلي، 1412ق، ج5، ص2682؛ رشيدالدين ميبدى، 1371، ج7، ص281؛ طبرسى، 1372، ج7، ص382؛ طباطبايى، 1417ق، ج16، ص18؛ مكارم شيرازى، 1374، ج16، ص43؛ جوادی آملی، 1388، جلسة هشتم، تفسیر سورة قصص، ذیل آیات 20-23) و قصد او فقط دفع ظلم ظالم کافری حربی از شخصی مؤمن بود؛ ثانیاً دفع ظلم، اذن خاص نمیخواهد و دفاع از مظلوم، نهتنها ظلم و گناه نيست، بلکه طبق حکم عقل واجب است و مصداق «وكُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَلِلْمَظْلُومِ عَوْنا» (شريف الرضي، 1414ق، ص421) ميباشد.