چکیده:
این پژوهش به تبیین جامعهشناسی طایفهگرایی و تأثیر آن بر الگوی انتخابات مجلس هشتم تا دهم شورای اسلامی پرداخته است، جامعه آماری شهروندان ساکن در شهرستان نورآباد میباشند.500 نفر به عنوان نمونه تعیین و به صورت سهمیهای مبتنی بر گروه سنی 18 سال به بالا، جنس و منطقه محل سکونت (همه مناطق شهرستان نورآباد ممسنی) متناسب با حجم جمعیت جمعآوری شده است که تا حد امکان معرف جامعه و متناسب با هدفهای پژوهش باشد. پایایی پرسشنامه از طریق حد نصاب ضریب الفای کرونباخ و روایی پرسشنامه ( با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی)، روایی سازه صورت گرفته است. یافتهها نشان میدهد مردان بیش از زنان و شهروندان مجرد بیشتر از متأهلان کنشهای انتخاباتی را انجام میدهند، پس از آن با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری و با احتساب خطاهای اندازهگیری سایر متغیرهای پژوهش به ترتیب (رقابت بر سر منابع کمیاب 82/0 درصد، طایفه گرایی 45/0 درصد، تفکر سیاسی اصلاح طلبی 37/0درصد، فشار گروهها 31/0درصد، رأی دادن جماعت 27/0درصد، تعصبات شدید طایفهای 23/0 درصد، خانواده افراد 17/0 درصد، احساس همبستگی و تعلق طایفهای 14/0 درصد، قدرتنمایی قومی14/0درصد) تأثیر را بر الگوی انتخابات مجلس داشتهاند. اما طایفهگرایی در بین پایگاههای اقتصادی اجتماعی و تحصیلات مختلف یکسان بوده و تفاوتی وجود نداشته است.
This study explains the sociology of sectarianism and its impact on the pattern of elections for the eighth to tenth parliaments of the Islamic Consultative Assembly. The statistical population is citizens living in the city of Noorabad. 18 years and older, sex and area of residence (all areas of Noorabad Mamasani city) have been collected in proportion to the size of the population, which is as representative of the community as possible and in accordance with the research objectives. The reliability of the questionnaire was determined by the quorum of Cronbach's alpha coefficient and the validity of the questionnaire (using confirmatory factor analysis), the validity of the structure. Findings show that men perform more electoral actions than women and single citizens more than married people, then using structural equation modeling and taking into account the measurement errors of other research variables, respectively (competition On scarce resources 0.82%, sectarianism 0.45%, reformist political thinking 0.37%, group pressure 0.31%, mass voting 0.27%, strong tribal prejudices 0.23%, families of individuals 0.17 Percentage, sense of solidarity and tribal affiliation (0.14%, ethnic representation (0.14%) had an effect on the pattern of parliamentary elections. But sectarianism was the same between socioeconomic bases and different education and there was no difference.
خلاصه ماشینی:
بررسی تأثیر طایفه گرایی بر الگوی انتخابات مجلس هشتم تا دهم شورای اسلامی: (مطالعه موردی شهرستان نورآباد) مریم زارع /دانشـــجوی دکتری ، گروه جامعه شـــناســـی ســـیاســـی ،واحد دهاقان ،دانشـــگاه آزاد اســـلامی دهاقان ،ایران ،miladcoim@gmail.
com چکیده این پژوهش به تبیین جامعه شناسی طایفه گرایی و تأثیر آن بر الگوی انتخابات مجلس هشتم تا دهم شورای اسلامی پرداخته است ، جامعه آماری شهروندان ساکن در شهرستان نورآباد میباشند.
یافته ها نشان میدهد مردان بیش از زنان و شهروندان مجرد بیشتر از متأهلان کنش - های انتخاباتی را انجام میدهند، پس از آن با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و با احتساب خطاهای اندازه گیری سایر متغیرهای پژوهش به ترتیب (رقابت بر سر منابع کمیاب ٠/٨٢ درصد، طایفه گرایی ٠/٤٥ درصد، تفکر سیاسی اصلاح طلبی ٠/٣٧درصد، فشار گروه ها ٠/٣١درصد، رأی دادن جماعت ٠/٢٧درصد، تعصبات شدید طایفه ای ٠/٢٣ درصد، خانواده افراد ٠/١٧ درصد، احساس همبستگی و تعلق طایفه ای ٠/١٤ درصد، قدرت نمایی قومی٠/١٤درصد) تأثیر را بر الگوی انتخابات مجلس داشته اند.
طایفه گرایی، الگوی انتخابات ، مجلس شورای اسلامی، مشارکت سیاسی، شهرستان نورآباد ممسنی تاریخ تأیید ١٣٩٩/٠٥/٠٥ مقدمه یکی از شاخص های توسعه سیاسی در جهان کنونی مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود است که این امر از طریق رقابت سیاسی سالم و کارآمد به وقوع میپیوندد.
٧. نتیجه گیری در این پژوهش تلاش شده است به بررسی جامعه شناسی طایفه گرایی و تأثیر آن بر الگوی انتخابات مجلس هشتم تا دهم شورای اسلامی: (مطالعه موردی شهرستان نورآباد) باشد.