چکیده:
تببین جایگاه معماری در بسط تفکر توحیدی آن هم از منظر فقه و فلسفه سیاسی هرچند بدیع به نظر آید با این همه اما قدمتی کهن در متون فقهی و فلسفه سیاسی دارد. مدینه یا شهر در فلسفه سیاسی اسلامی، تنها مکان مادی حیات بشر نبوده بلکه منظومهای از ارتباطات مادّی است که مبتنی بر نوعی تفکر، اندیشه و معرفت است. فیلسوف سیاسی که رسالت تعیین اولویت و تقدم ارزشها بر یکدیگر را به عهده دارد، بسته به اهمیت دادن به هرکدام از ارزشهای اساسی موردنظر خویش، به توصیه پیرامون ساماندهی امور مادی شهر و شهرسازی همت خواهد گمارد. فیلسوف سیاسی اسلامی بهرغم آنکه با نگاه توحیدی به تأسیس جامعه و تبیین ارکان آن، از سبب اول تا رئیس اول و سایر اعضاء مدینه میپردازد، آنگاهکه سخن از کیفیت افعال و تطابق آن با مقاصد شارع و غایات جامعه است، سخن از «صناعت فقه» به میان میآورد. این بیان حاکی از نگاهی توحیدی از ابتدای تأسیس مدینه تا رسوخ این نگاه در تمامی لایههای آن است. در این مقاله تلاش بر این است تا ضمن تبیین جایگاه معماری و اهمیت آن در نگاه فیلسوفان سیاسی، ظرفیت آن در بسط تفکر توحیدی و نقش فقه در این رسالت را در حوزه تمدن اسلامی مورد بررسی قرار دهیم.
خلاصه ماشینی:
به عبارتي ديگر فيلسوفان سياسي افزون بر جنبه فکري و معنوي تمدن ها بـه جنبه مادي و صوري آن نيز توجه داشته اند چراکه هر تمدني در مکان ، محقـق خواهـد شـد؛ درواقـع مکان تمدني ، نماد عينيت يافته تفکر اهل مدينه در مکان و ساحت مادي است .
حاصل آن که افلاطون افزون بر طراحي نظام سياسي که در آن فيلسوف سياسي يا حکيم در صـدر جامعه قرار مي گيرد به مسائل اجتماع شهري ازجمله تعاون و همياري ، امنيت و تأمين نيازهاي جامعـه از يک سو و زيبايي و ايجاد لذت سالم براي چشم و گوش شهروندان از سوي ديگر توجه داشـته امـا هيچ گاه اين زيبايي و لذت را به معناي لگام گسيختگي ندانسته و بر ضرورت حـضور هنـر و معمـاري سالم و مبتني بر هنر نيک سيرتان تأکيد مي ورزد.
پيرامون نقاشي و تصاوير موجود در منزل نيز در متون روايي و فقهي مطالبي اسـت کـه مـي توانـد ترسيم کننده مسير فعاليت معمار مسلمان در جهت بسط تفکر توحيدمحور در ساحت معماري اسلامي باشد.
بـر ايـن اساس اگر در معماري شهري نسبت منازل و مساکن به يکديگر موردتوجه بود در اين مرحلـه نـسبت کوچه ها و محل ها به بازار و مسجد نيز جهت تسهيل اسباب معاش و نيل به کمال ، بايـد مـورد توجـه معمار موحد مسلمان قرار گيرد.
اهميت مسجد در اين تفکر و جايگاه آن در همه اجتماع هـاي انـسان مسلمان ، موجب گرديده است تا از پايه هاي اساسي معماري در حوزه تمدن اسـلامي بـه شـمار آيـد.