چکیده:
اندونزی ازجمله کشورهای مسلمان جنوب شرق آسیاست که در دهههای اخیر، پیشرفت قابلتوجهی در عرصههای اقتصادی و سیاسی داشته است. این پیشرفت امروزه در عرصه سیاسی به شکل فعالیت گروههای مختلف در قالب احزاب و جناحهای سیاسی در فرایند تصمیمگیریها در این کشور دیده میشود. سؤال اصلی این است که چرا شیعیان اندونزی در روند تغییر جایگاه سیاسیاجتماعی خود، ناکام بوده و نتوانستهاند نقش و جایگاه سیاسی مناسبی در این کشور پیدا کنند. در راستای پاسخ به سؤال مطرح شده، بر مبنای ادغام دو نظریه بسیج سیاسی و ساختار فرصت سیاسی میتوان این فرضیه را بیان نمود که پنج مؤلفۀ جمعیت پراکنده همراه با ضعف بنیه اقتصادی شیعیان، رهبران متفرق و غیرسیاسی، ایدئولوژی حاکم و انسداد سیستم سیاسی، سازمان ناکارآمد و عدم دسترسی به متحدان متنفذ و عدم استفاده سیاسی از فرصت رسانهای، نقش مهمی در بروز این وضعیت داشته است. یافتههای پژوهش نیز نشان میدهد جمعیت شیعیان اندونزی پیوستگی جغرافیایی لازم، سازمانهایی با رویکرد همافزا و بسیجکنندگی، ایدئولوژی پویا و مؤثر و رهبرانی با دغدغههای اجتماعیسیاسی نداشته و ندارد. شیعیان این کشور از فرایند مشارکت در قدرت بازماندهاند. مقاله از روش توصیفی و شیوه کتابخانهایِ گردآوری و تحلیل دادهها بهرهمند است.
Indonesia is one of the Muslim countries in Southeast Asia, making significant economic and political progress in recent decades. Today, this progress in the political arena is seen as the activities of various groups in the form of political parties and factions in this country's decision-making process. The main question here is, "Why have Indonesian Shiites failed to change their socio-political position and failed to find a suitable political role and position in the country?" To answer the question, based on the combination of the two theories of political mobilization and the structure of political opportunity, it can be stated that "The five components of a dispersed population, along with the weak economic strength of the Shiite people, fragmented and non-political leaders, the prevailing ideology and obstruction of the political system, the dysfunctional organization and the lack of access to influential allies and the political non-use of media opportunities had played an essential role in this situation. The findings also show that Indonesia's Shiite population does not have the necessary geographical cohesion, organizations with a synergistic and mobilizing approach, dynamic and practical ideology, and leaders with socio-political concerns. Therefore, the Shiites of this country have been deprived of the process of participation in power. In this paper, the descriptive-analytical method and library method have been used to collect and analyze data.
خلاصه ماشینی:
در راستای پاسخ بـه سؤال مطرح شده ، بر مبنای ادغام دو نظریه بسیج سیاسی و ساختار فرصت سیاسی می توان این فرضیه را بیان نمود کـه پـنج مؤلفـۀ جمعیت پراکنده همراه با ضعف بنیه اقتصادی شیعیان ، رهبران متفرق و غیرسیاسی ، ایـدئولوژی حـاکم و انسـداد سیسـتم سیاسـی، سازمان ناکارآمد و عدم دسترسی به متحدان متنفذ و عدم استفاده سیاسی از فرصت رسانه ای ، نقش مهمی در بـروز ایـن وضـعیت داشته است .
سوفجان (٢٠١٦) مشابه اثر ال مکـین در مقاله ای با عنوان «تحریم و جرم انگاری اسلام شیعه در اندونزی » به فشارهای سیاسی و اجتماعی برنامه ریزی شده یا ناشی از تعصب بسیاری از گروه های مذهبی علیه شیعیان پرداخته است ، از منظر او تحریم ها و جـرم انگاری اسلام شیعی در اندونزی در طول تـاریخ علیـه شـیعیان در انـدونزی وجـود داشـته اسـت ( ,Sofjan ٢٠١٦).
Ikatan Jamaah Ahlulbait Indonesia اعمال فشار علیه شیعیان اندونزی در بین مسلمانان جهان ، «شیعیان اغلب به عنوان یک گروه انحرافی از اسلام شناخته میشوند و ادعا میشود که بین آموزه های واقعی اسلام و فقه شیعه تفـاوت هـای فاحشـی وجـود دارد!» (٢٠١٨,Hutt) ایـن تبلیغـات منفی و جریان قدرت پشت سر آن علاوه بر اینکه بر گرایش به شیعه در جهان تاثیرگـذار بـوده اسـت نقـش مهمی در اعمال فشار بر جامعه شیعه در جاهایی که در اقلیت بـوده انـد ایفـاکـرده اسـت .