چکیده:
بهرهگیری از انرژیهای اطراف یا انرژی درون بدن برای ترمیم سلولهای معیوب، از پدیدههای شگفتی است که متأسفانه گروهی با سودجویی از سادگی و یا احساسات مذهبی مردم در برخی از شاخههای آن، به دنبال کلاهبرداری و کسب درآمدند. یکی از این شاخههای پر زرق و برق که انحرافات عمیقی را در پی داشته است شاخۀ درمانی است که لازم است از جهات متعددی مورد بحث فقهی واقع شود. تحقیق حاضر با هدف بررسی حکم تکلیفی درمانگری با پدیدۀ فرادرمانی در فقه امامیه انجام شده است. پژوهش بر پایۀ بازشناسی مفهومی مؤلفههای مؤثر و مرتبط با موضوع پژوهش و نیز کاربردهای عملی و روشهای فرادرمانی بر اساس مکتوبات و ادعاهای مدعیان آن سامان یافته است. سحر، ضرری بودن، تسلّط بر جن و تسلیط آن بر آدمی و وجود عقاید باطل در فرادرمانی، عناوینی هستند که در تعیین حکم فرادرمانی نقش دارند. نتایج پژوهش نشان میدهد که فرادرمانی به جهت دارا بودن مؤلفههای سحر و همچنین دخالت عقاید باطل در درمان، محکوم به حرمت است؛ علاوه بر اینکه در آن، تسخیر و تسلیط جنّ رخ میدهد که در صورت ایذاء جنّ مسلمان، از این جهت هم متصف به حرمت میشود.
استخدام القوی المنتشره فی العالم او القوی الموجوده فی البدن لاصلاح الخلایا المعیوبه، من الظواهر العجیبه التی صارت مع الاسف عرضه للذین یخدعون الناس السواذج و من هذا الطریق یستغلون اموالهم. لهذا الاستخدام فروع رايعه مضله، احداها فرع الطبابه الذی یهمنا التتبع حوله فقهیا. الغرض من هذا التتبع، دراسه حکم الطبابه بفن «فرادرمانی» فی الفقه الشیعی. هذه الدراسه مبنی علی التعرف علی تبیین المفاهیم الريیسه و المرتبطه بموضوع الدراسه و بیان انواع الاستخدامات العملیه و الاسالیب المتنوعه ل«فرادرمانی» علی اساس ما تفوه به مبدعوا هذا الفن و کتبوه.
السحر، الاضرار، السیطره علی الجن و تسلیطه علی الانسان و استلزام «فرادرمانی» للعقايد الباطله، من العناوین التی لها دور فی تعیین حکم «فرادرمانی». تعلن هذه الدراسه ان «فرادرمانی» محکوم بالحرمه؛ لانه یتواجد فیه مقومات السحر و یشتمل علی العقايد الباطله. اضافه الی ذلک ان فیه تسخیر الجن و استخدامه و فی صوره تاذیه اذا کان مومنا یمکن الحکم لهذه الجهه بحرمه طریقه «فرادرمانی».
خلاصه ماشینی:
مدعیان فرادرمانی در اینکه ماهیت این نیروهای کیهانی چیست عبارت روشنی ندارند و ممکن است در واقع، سحر یا استخدام جن یا تلقین باشد که بر اساس هر یک از این احتمالات، ارتباط درمانگر با نیروی کیهانی و تأثیر او در شکلگیری درمان و روش درمان متفاوت است و طبعاً موضوعات و احکام متفاوتی را نیز به دنبال دارد که در بررسی حکمی خواهد آمد.
از این رو شفابخشی حاصل تلقین و تسلیم است و خود فرادرمانی حقیقت و واقعیتی ندارد، بلکه درمانگیر پس از آنکه به باور درمان رسید سیستم مدیریتی بدن او فریب خورده و بر طبق باور او مادامیکه این باور وجود دارد، فرامینی مقطعی صادر میکند؛ مانند جادوگر که یک صحنۀ وحشتناک را بدون اینکه واقعیتی داشته باشد برای دیگران به تصویر میکشد و آنان فریب خورده و سیستم مدیریتی بدنشان دستور ترشح هورمونهای خاصی را که در هنگام ترس و وحشت تولید میشود میدهد؛ لذا سحرشدگان از ترس و شدت وحشت دچار عارضۀ قلبی و احیاناً مرگ میشوند.
علاوه آنکه اگر کسی اصل وجود شعور کیهانی یا امکان ارتباط با آن را منتفی بداند خدعه بودن روش فرادرمانی از این منظر نیز اثبات میشود.
5 فرادرمانی هم شیوهای از درمان است که بنابر آنچه متخصصان آن ادعا میکنند گاهی بیمار با حالاتی مواجه میشود که غیر قابل کنترل است و ممکن است صدمات روحی برای بیمار داشته باشد یا اینکه بیماری او بازگشت کند یا در معرض حملۀ جن قرار گیرد؛ ولی از آن جهت که در اغلب موارد این احتمالات قابل کنترل است، با توجه به روایت اینگونه درمان برای درمانگیر و درمانگر مشکلی ندارد.