چکیده:
شیعهپژوهی در غرب گرچه از اواخر سده نوزدهم و در اوایل سده بیستم میلادی موضوع تحقیق قرار گرفت، پس از تحولات در جهان اسلام و آشنایی با ظرفیت تشیع بهویژه پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، گسترش بسیار یافت. در اولین رویارویی غربیان با تشیع در نبردهای صلیبی، فاطمیان و اسماعیلیان همچون نمایندگان اسلامشیعی معرفی شدند و غربیان تا حد بسیاری، تحت تأثیر فضاهای رسمی جهان اسلام، تشیع را مکتبی بدعتآمیز قلمداد کردند. پرسش این است که مطالعات شیعی در غرب چه روندی داشت؟ در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، سیر تطور آشنایی غربیان با تشیع و پژوهشهای ایشان در این باره بررسی خواهد شد. به هر حال با وجود رشد تدریجی مطالعات در این باب، هنوز آثار موجود درباره شیعه امامیه بسیار اندک است.
Although Shiite research was the subject of research in the late nineteenth century and early twentieth century in the west, developed a lot after changes in Islamic world and familiarity with the capacity of Shia Islam, especially after the Islamic revolution in Iran. In the first encountering of westerners with Shia Islam in crusades, Fatimids and Ismailis were introduced as representatives of Shia Islam and westerners to a large extent, under the influence of Islamic world formal spaces, considered the Shia Islam as an innovative school. The question is, what was the process of Shiite studies in the west? In this article, the evolution of westerners’ familiarity with Shia Islam and their researches in this case will be considered by using the descriptive-analytical method. Despite the gradual growth of this type of studies, there are still a few works about the Imami Shiite.
خلاصه ماشینی:
درباره شيعه پژوهي در غرب آثار بسياري به فارسي در دست است ؛ از آن جمله مي توان به اين نمونه ها اشاره کرد: اسلام از دريچه چشم مسيحيان از مجتبي مينوي (١٣۵٢)؛ «تحقيق عقايد و علوم شيعي » از عبدالجواد فلاطوري (١٣۵٢)؛ «فرهنگ اسلام شناسان خارجي » از خوروش (١٣۶۶)؛ «گذري بر مطالعات شيعي در غرب » از احمدوند (١٣٧٧)؛ فرهنگ جامع خاورشناسان مشهور و مسافران به مشرق زمين از نصرالله نيک بين (١٣٨٠)؛ مطالعات اسلامي در غرب از محسن الويري (١٣٨١)؛ تصوير شيعه در دايره العارف امريکانا از تقي زاده داوري (١٣٨٢)؛ «تاريخچه مطالعات اسلامي در غرب » از ريچارد مارتين (بي تا)؛ کاوشي در سير مطالعات اسلامي در غرب از همتي گليان (١٣٨۶)؛ آشنايي با استشراق و اسلام شناسي غربيان از زماني (١٣٨٨)؛ «سهم سفرنامه هاي اروپائي در معرفي تشيع ايرانيان در غرب » از حسن حسين زاده (١٣٨٩).
١. شيعه پژوهي با روش پديدارشناسي اوليه شيعه پژوهي در غرب را کمابيش مي توان از دوره جنگ هاي صليبي پي گرفت : غرب در رويارويي با دولت هاي شيعي فاطميان و اسماعيليان ، از نظر سياسي با شاخه اي از اسلام ، جدا از اسلام سني آشنا شد، با اين همه ، نتوانست شناختي عميق از تشيع به دست آورد: دريافت آنها سطحي و آميخته به تعصب بود؛ به ويژه که آگاهي هاي خود را در اين باب ، از منابع اهل سنت ، يا فاطميان و اسماعيليان کسب کرده بودند و اين اطلاعات بيشتر برگرفته از افسانه هاي عاميانه و پندارهاي خرافي يا آثار جدلي بود (باراني ، تاريخ مطالعات اسلامي در غرب ، ١٥٣).