چکیده:
هویّت هر تمدّن علاوه بر اندیشه و فرهنگ با محل ظهور و رشد آن پیوند خورده است وجود عوامل مساعد طبیعی و جغرافیایی به همراه عوامل فکری و فرهنگی بستر تکوین یک تمدّن را فراهم میآورد. به اعتقاد برخی محقّقان، عامل جغرافیایی تمدّن به عنوان شرط لازم وقوع تمدّن در نظر گرفته میشود. در این پژوهش با در نظر داشتن ضرورت تحقق همه مولفههای معنوی و مادی جهت شکلگیری و ظهور تمدن، عامل جغرافیایی بهعنوان زمینه لازم و متغیر مستقل، و امکان وقوع تمدن به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته، و واکاوی میشود. در مقاله حاضر در راستای پاسخگویی به این پرسش که عامل جغرافیایی در شکلگیری و تکوین تمدن نوین اسلامی چه تأثیری داشته و چه نقشی ایفا کرده است؟ تلاش شده است جغرافیای ایران و جهان اسلام در یک سیر تاریخی بازنمایی و تأثیرش در شکلگیری تمدن نوین اسلامی سنجش شود. به نظر میرسد اگرچه عامل جغرافیایی و منطقهای در ایران و جهان اسلام بستر و زمینه لازم را جهت امکان تحقق تمدن نوین اسلامی فراهم میکند، در چهارچوب نظریههای موجود تکیه بر این عامل به عنوان شرط لازم و کافی نمیتواند کافی باشد؛ چرا که علاوه بر عوامل جغرافیا، جمعیت، ثروت، دانش، تکنولوژی و مسائل معنوی، نوعی انسجام درونی و ایجاد همگرایی در تحقق تمدن اسلامی ضرورت دارد.
Civilizations as human achievement has long been a matter of discussion and scrutinizing. Every civilization is based on set of elements and certain components. Among many other components Geographical element is crucial to understand civilizations. In this study we aim to examine the significance of the geographical aspect and its relation to the other forming elements of a civilization. we try to find out the fact that whether location and geography has to be seen as an independent variable or merely as a dependent one. In doing so Theories provided by Hegel and George Friedman are discussed in the paper. Also, we tried to shed light on formation of Islamic civilization and the possibility of its revival with focus on Iran and Iranian experience in this regard. Civilizations as human achievement has long been a matter of discussion and scrutinizing. Every civilization is based on set of elements and certain components. Among many other components Geographical element is crucial to understand civilizations.
خلاصه ماشینی:
درمقاله حاضر درراستايپاسخ گوييبه اين پرسش که عامل جغرافياييدرشکل گيريوتکوين تمدن نوين اسلاميچه تأثيريداشته وچه نقشيايفاکرده است ؟،تلاش شده است جغرافيايايران وجهان اسلام دريک سيرتاريخيبازنماييوتأثيرش درشکل گيري تمدن نوين اسلاميسنجش شود.
-مهديقرخلو(١٣٨٠)،درمقاله ايباعنوان «حوزه جغرافيايتمدن ايراني»،گستره تمدن ايرانيرادربسترجغرافيايسرزمين هايگذشته ايران جست وجو،واشاره کرده است که اين حوزه تمدني،ازسرزمين هايبلندفلات آناتوليوارمنستان آغاز ميشده وباگذشتن ازجلگه ي بين النهرين تاکرانه هاي رودخانه سنددرشبه جزيره هندوازطرف شمال شرقيتاماوراءالنهرومرزهايغربيچين پيش رفته است .
-بهنام سرخيل (١٣٩٨)درمقاله «هويت ديني وآينده هم گراييدرجهان اسلام ؛ موانع وراهکارها»،بارويکردي آينده پژوهانه ضمن بررسي موانع نقش آفريني و کارکرداصيل هويت ديني درروندهم گرايي جهان اسلام ،چالش هاي پيش روي تحقق تمدن نوين اسلامي درعرصه روابط بين الملل راموردتوجه قرارداده وبراي نيل به هم گراييدرجهان اسلام متعقداست که راهکارهاييهم چون اجماع سازي مبتني بر بازتعريف ادبيات مشترک ديني ؛آگاهي بخشي ، اجماع سازي و برجسته سازي اشتراکات ؛موضوع احياءوبازتعريف هويت مشترکديني هم در سطوح خردونيزدرسطح سيستمي دراولويت راهبردي گره گشااست .
هگل و تکوين تمدن کانون انديشه هگل (Georg Wilhelm Friedrich Hegel)دراين باب ، پيوندياست که بين دولت وتمدن قائل است .
نسبت نظريه هم گرايي و غلبه بر محدوديت هاي جغرافيايي با تحقق تمدن نوين اسلامي عامل جغرافياييبه عنوان مؤلفه جبري وتاريخيدرجهت تحقق تمدن نوعي تقليل گرايياست که اکنون ضمن روشن شدن پيوندآن بااهداف استعمارگرايانه و نژادپرستانه جهت اثبات برتريتمدن غربياعتبارآن موردخدشه قرارگرفته است .