چکیده:
نقصان عقل در جنس زن باوری است که در عصر حاضر نیز برخی اندیشمندان دینی به آن معتقدند. آنچه در این مقوله حایز اهمیت است، استناد این باور به آیات قرآن است. در این مقاله، به روش کتابخانهای تحلیلی، «آیات 5 سوره نساء و 18 زخرف» که ازجمله مستندات قرآنی بسیاری از مفسران به نقصان عقل زنان است، در یکی از آثار متقدم و مدون تفاسیر سدههای نخست یعنی تفسیر طبری مورد مطالعه قرار گرفته است. از این رهگذر مشخص شد پیشفرضها و باورهای سنتی مفسر و از آن مهمتر میزان رهایی مفسر از این دادهها در مواجهه با آیات مرتبط با مسئله زن در فهم و استنباط نقصان عقل در زنان نقش بسزایی دارد. طبری فارغ از باورهای فردی و زمانهای خود درباره زن در مواجهه با آیات پیشگفته نقصان عقل زنان را برداشت نکرده است؛ حال آنکه مفسرانی در عصر حاضر ذیل تفسیر این آیات چنین دلالتی از آیه را باور دارند. بنابراین میتوان گفت بیش از عنصر زمان، نوع مواجهه با آیات در این باورمندی تاثیر دارد. این نوشتار بر آن است که نقصان عقل زن بیش از آنکه در قامت باور دینی فهم شود، لباسی سنتی بر تن دارد.
Wisdom deficiency in woman is as belief today some religious thinkers have. Important point here is documenting this belief to Quran's verses. In this article – by analytic & library method- verses: 5/The Women & 18/The Embellishment (which are Quranic verses for those interpreters who believe wisdom deficiency in woman) studied from one of the first century primary &compiled interpretations; means Tabari. So it's clear that interpreter's theories and classical beliefs and –more important- measure of freedom from these data have main role facing verses related to woman for understanding wisdom deficiency in woman. Tabari –free of personal and circumstantial beliefs about woman- did not interpret wisdom deficiency in woman, facing related verses, although some ones believe today. So we can say the kind of facing with the verses effects on this belief more rather than time element. This writing believes: Wisdom deficiency in woman is seen as classical thought more, rather than as religious belief.
خلاصه ماشینی:
طبری فارغ از باورهای فردی و زمانهای خود درباره زن در مواجهه با آیات پیشگفته نقصان عقل زنان را برداشت نکرده است؛ حال آنکه مفسرانی در عصر حاضر ذیل تفسیر این آیات چنین دلالتی از آیه را باور دارند.
در قرآن آیهای بهصراحت از برتری عقلانی مرد سخن نگفته است؛ اما برخی آیات در مسئله نقص عقل زن از نظر برخی مفسران، مستند استدلال و تطبیق این باور قرار گرفتهاندکه در این نگاره آیات 5 سوره نساء و 18 سوره زخرف در تفسیر یکی از مفسران روایی سدههای نخست - که منبع استفاده و بهرهوری بسیاری از مفسران پس از خود بوده است - مورد تحلیل و بررسی قرارگرفت.
تفسیر سفیه مفسران بسیاری، در تفسیر فراز (وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکُمُ) زنان را تنها یا یکی از مصادیق واژه «سُفَهَاء» تفسیر کردهاند؛ (مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۳۵۷؛ طبرسی، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۱۳و۱۴؛ رازی، پیشین) متأسفانه حجم روایات تفسیری ذیل آیه، مبنی بر اینکه مصداق سفها در آیه زنان هستند، در تفاسیر شیعه و سنی بسیار زیاد است؛ (طبرسی، پیشین، ج۵، ص۱۳و۱۴؛ ابن عطیه، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۹) برخی نیز حتی شأن نزول آیه را درباره مردی دانستهاند که مال خود را به همسرش سپرده و همسر آن را تباه نمود.
توصیف باور عرب درباره زن تفسیر دیگری هم ذیل این آیه از سوی برخی نواندیشان و مفسران شیعه و سنی ارائه شده است؛ آنها بر آنند آنچه این آیات بیان کرده است، توصیف باور ذهنی عرب نسبت به زن در آن عصر بود، نه دیدگاه قرآن و یا وصف حقیقی زن؛ (دروزه، پیشین) سید قطب میگوید قرآن با سخن خود ایشان، بر آنها حجت تمام کرد.