چکیده:
توسعه و شکلگیری سریع و غیر قابل مهار کلانشهرها و همچنین تاثیرگذاری نیروهای جدید اجتماعی-اقتصادی ملی و
بینالمللیء به طور کلی جغرافیای ملی و به طور خاص خصوصیات کلانشهرها را تغییر داده که نتیجه آن مجموعهای از
خروجیهای فضایی و اجتماعی متنوع و تاثیرگذار بر کلانشهرهاست. از ملموسترین اثرات عدم برنامهریزی مناسب
برای روبهرو شدن با این تحولات. عدم توزیع مناسب منابع میان گروهها و اقشار مختلف جامعه و در نتیجه نابرابریها
و جداییگزینیهای اجتماعیاقتصادی است. کلانشهر شیراز نیز همچون دیگر کلانشهرهای ایران تغییرات گستردهای طی سالهای اخیر تجربه نموده است. توسعهای که علاوه بردستاندازی به نواحی پیرامونی شهر، موجب جدایی- گزینی گروههای مختلف اجتماعی شهراز یکدیگر شده است. از این رو هدف این پژوهش بررسی الگوهای جداییگزینی سا ۳
اجتماعی-فضایی گروههای اجتماعی کلانشهرشیراز در سال ۱۳۹۰ با روش توصیفی-تحلیلی است . به طوری که بتوان علاوه فلا
بربیان کمی تفرقهای اجتماعی موجود. توزیع فضایی گروههای مختلف را نیز بررسی نمود. در واقع ابتدا با استفاده از علمی-پژوهشی
شاخصهای جداییگزینی تفرقهای اجتماعی به صورت کمی بررسی میشود و سپس با استفاده ازشاخص موران محلی هه
انسلین, خوشههای شکل گرفته ازاین تفرق فضایی در سطح کلانشهرشیراز استخراج میشود. دادههای مورد استفاده در
این پژوهش از مرکزآمار ایران تهیه شده و مربوط به سرشماری سال ۱۳۹۰ دو شهرشیراز و صدرا و برمبنای ۵۰۵ حوزه آماری
است. یافتههای پژوهش حاکی از جداییگزینی گروههای تحصیلکرده, طبقات بالا و طبقات متوسط از گروهها واقشار کم
برخوردار جامعه شیرازاست . به طوری که گروههای برخوردارتر(با شاخص جداییگزینی ۰,۵۱ برای گروههای تحصیلی ۰,۲۵
برای گروههای شغلی) درنواحی شمال غربی وغربی و اقشار ضعیف ترربا شاخص جداییگزینی ۰,۳۸ برای گروههای تحصیلی
و ۰,۳۵ برای گروههای شغلی) نیز در نواحی جنوبی و جنوب شرقی تجمع نمودهاند. در واقع در حالی که اقشار ضعیفتر
جامعه شیراز به طور قابل توجهی از منظر سطح تحصیلات و طبقه شغلی در نواحی حاشیهای جنوبی و گاهی خارج از
محمدوده خدماتی شهربا سطح خدمات بسیار پایینترسکنی گزیدهاند. اقشار برخوردار جامعه با نسبت بالایی متمایل به
سکونت در نواحی گرانقیمتترشمال غربیء با سطح خدمات بالاترو با آبوهوایی بهترهستند.